۶ پاسخ

تا کارای خونه میکنم غذا میپزم لباس بشورم تازه ما بینش همش باید ب بچم برسم تا میخام استراحت کنم بچه نمیزاره همش خونم دلم گریه میخاد واقعا

هعییی پس همه مثل همیم باز یکم امید وار شدم کاش یجوری میشد همه همو می‌دیدیم باهم درددل میکردیم سبک میشیدیم

منم دقیقا مثل خودت هستم همینا که گفتی

منم حس شما دارم بذن درد و کمر درد و پا دردم دارم نباید صدام دربیاد ادامه بچه داری برم کلی گریه کردم زندگیم تکراری و محدود شده خستم و غمگین ناشکری نمیکنم ولی دلم یه هوای ازاد یه استرتحت یه فیلم یه مهمونی میخواد دلم واسه خود قبلیم تنگ شده

نه اصلا راضی نیستم همش تو خونم دارم افسرده میشم دوستام همه مسافرتی تازه چن ماه دیگه باید دانشگاه هم برم نمیدونم چطوری هندل کنم

خیلی سخته،همه شرایطمون مثل همه،ولی چند ماه بعد شرایط راحت تره و میگذره این روزها هم

سوال های مرتبط