۷ پاسخ

خوووب دعاهام جواب داد روی تو یکی دیگه مونده اونم میزون بشه راحت میشم

سلام خداروشکر که مرخص شدی .نرگس هم دست کمی از هفت تیر ندارع فقط خلوت تر و تمیزتر مگع اشنا داشته باشی .خواهر من شفا طبیعی زایمان کرد انقد بهش رسیده بودن تالحظه اخر ماماو متخصص بالاسرش بوده

من برای همین رفتم خرم آباد زایمان کردم ۷تیر ک جالب نبود نرگس هم چند بار برای بارداری رفتم بد باهام برخورد میکردن داد میزدن

نرگسم دست کمی از هفت تیر نداره
بازم خداروشکر ک مرخص شدی ایشالا این چند هفته هم به سلامتی ازش بگذری

خداروشکر ب خیر گذشت

خداروشکر بخیرگذشت...ان شالله باقیشم بخیرمیگذره...
دورود جز دوتا بیمارستان مگه بیمارستان دیگه ای هم داره اخه😥
راستی مامان معجزه خدا زایمان کرد؟
دیروز تاپیک گذاشته بود دردام شروع شده و راهی بیمارستان شده بود برای زایمان

چت بود

سوال های مرتبط

مامان دختر کوچولوم مامان دختر کوچولوم ۲ ماهگی
خب اومدم با تجربه زایمانم 🥴🫠 من ۳۸ هفته ۵ روز زایمان طبیعی انجام دادم
من از هفته ۳۷ بارداری درد های پریودی داشتم از پنچشنبه صبح ک بلند شده بودم شکم درد داشتم خیلی کم بود رفته رفته هی دردهام فکر میکردم بیشتر میشه میگفتم حتما باز درد پریودی خوب میشم دگ من موندم تا ساعت ۶ عصر ک رفته رفته کمتر میشد فهمیدم درد زایمانمه گفتم بزار بمونم خونه رفتم بیمارستان اذیت نشم ساعت ۲ شب بود ک دگ نمی‌تونستم تحمل کنم رفتم دوش گرفتم رفتم بیمارستان معاینه شدم که کلا ی سانت هم نمی‌شدم با اون همه درد دگ بستریم کردن گفتند برات آمپول فشار میزنیم سرم وصل کردن من ساعت ۷صبح ک معاینه شدم گفتند ۲ سانتی ولی سر بچه خیلی پایینه من دگ جونی نداشتم گفتم آمپول بی دردی می‌خوام گفتند باشه هر وقت ۵ ۶ سانت شدنی خلاصه من ورزش میکردم توی وان آب گرم میشستم هی معاینه میشدم ی سانت ی سانت اضافه میشدم من ۵ سانت ک شدم دگ داشتم از حال میرفتم ماما گفت برم بگم بیان آمپول بزنن رفت اومد گفت ی دور دگ معاینه کنم همین ک دستش رفت گفت ۶ ۷ ۸ سانت شدی من گفتم فقط آمپول می‌خوام اومدند تزریق کردن بعد اون میگفتن شکمت سفت شدنی فقط زور بده من ک دگ درد نداشتم آروم بودم خیلی خوب بود اون لحظه با چند تا زور رستا خانم منم ساعت ۱۱ صبح ب دنیا آمد من سونو ک رفتم گفت ۳۲۰۰ی روز قبلش فردا ک زایمان کردم ۳۸۵۰ بود من واقعا اذیت شدم 🥲