سلام مامانا خوبین ما با مادرشوهرم تو یه کوچه هستیم وپدرشوهرم هرروز میاد پسرمو میبره چندساعتی خونشون یبار صبح یبارم عصر عادت کرده بچم بره خونشون واین مسعله منو ناراحت کرده میترسم بچم دیگه بمن وابسته نباشه ومنو نشناسه دیگه ممکنه؟؟🥹😓

خداخیرشون بده من ارزومه 10 دیقه بگیرنش حتی برای توالت رفتن هم گرفتارم

بعدشم بچه اگه وقتی کنارت باشه مهر و محبت ببینه اصلا تو رو فراموش نمیکنه و هیچ وقت به اونا وابسته نمیشه

خب منم همینطورین ببخشیدا اونا هم حق دارن اونا به این فکر میکنن که شما یکم استراحت کنید و گرنه هر کیی باشه میگه بزار خسته شه از بچه داری کارای خونه
منم الان بابام یا پدر شوهرم اینا شبا دخترم رو میبرن چند ساعتی خونشون تا ما راحت غذا بخوریم
خیلی لنگ همین محبتن اگه مادر پدر خودت بودن که تازه میگفتی دمشون گرم

چقدر خوب که کمک حالتونن

کمترین ترسی که داری باید این باشه که از شما دور بشه ، ولی واقعیت اینه که ترسای بزرگتری هست. واسه همینه که میگن بچه رو با هیچکس دیگه تنها نگذارین مخصوصا فامیل مخصوصا پدربزرگ عمو دایی … میدونم حرف تندیه ولی به حس درونیت اعتماد کن و وقتی فکر میکنی یه جای کار درست نیست جلوشو بگیر. لازم نیست توجیه کنی که ایا این کار درسته یا نه یا بی احترامیه یا نه وقتی دوست نداری نذار ببرن.

عزیزم از اول همینجوری بود? اگه از اول بوده دیگه عادت کرده
من نگرانیتو درک میکنم
منم دوس ندارم از بچم دور بشم
پدرشوهرم همش میومد خونمون میگفت بده ببرمش من ندادم هیچوقت
پشیمونم نیستم
با خودم میبرم با خودم میارمش
پدر خودمم باشه فرقی نمیکنه
کلا دوس ندارم

خوشبحالت عزیزم ، کاش بدرگاه خدا منم کسی داشتم فقط نیم ساعت میبرد یه حال هوایب بچم عوض میکزد بچم خیلی وابستمه حتی یه توالت هم کلی گریه میکنه دخترم، هیچکسو. ندارم

اصلا ناراحت نباش فقط لذت ببر از شرایطت

هعععی کاش پسر منو کسی ببره
ولی دوبار زیاده مثلا یکبار بیان ببرن

اگه دوست نداری نذار ببرن تو مادرشی تو باید تصمیم بگیری هیییچچچکسسس حق نداره بدون خواست تو بچه رو جایی ببره. هیچکس!

یه روز بهونه بیار نده ببرن.فرداش میفهمی چقدر نعمت بوده برات
بچه با این چیزا مادرو فراموش نمی کنه

منم همینطورم پدرشوهرم میاد هر روز میبرش ولی باز هر کار کنی بچه ها برمیگردن به پدرمادرشون نگران نباش
البته من خودمم همیشه نگران این موضوعم همیشه پسرم دنبال پدرشوهرم گریه میکنه 🥴

یکی دو بار به یه بهونه ای نذار ببره کم کم دیگه نمیبرنش

خودتم برو خو
بگو نمیتونم تحمل کنم دوریشو یا چیز دیگ

اره دیگه نه تورو نه پدرش ادم حساب نمیکنه دیگه حسابی ازتون نمیبره بزرگتر شد..یلحظه خودت فکرکن...بهشون بگو