دخترم از خواب پا شد رفت پایین خونه مادرشوهرم یهو دیدم مادرشوهرم داره سرش داد و بیداد میکنه بعد دیدم وایساد جیغ زدن و داد زدن و گریه کردن که نفس گم شو برو خونتون دیگه حق نداری بیا اینجا دویدم رفتم گفتم چیشده دیدم میگه اومدم عصا رو از دستش بگیرم با عصا زده تو سرم.هی به دخترم میگفت برو خونتون گم شو برو بیرون دخترمم نمیومد و وایساده بود پایین دیگه رفتم اوردمش گفتم وقتی داره بیرونت میکنه بیا بیرون به دخترمم گفتم چرا زدیش مگه مرض داری دخترمم افتاده بود گریه و اومد بالا.دیشبم دخترم رفته بود خونشون اذیت میکرد مادرشوهرم میگفت نفس اذیت کنی با لگد میام تو شکمت با سیلی میزنمت.وای من هر کاری میکنم این نره پایین باز میدوئه میره پایین

مامان بزرگا سنی ازشون گذشته کم طاقت هستن
شما رفتارشو به دل نگیر
بنظرم سعی کن دخترت رو سرگرم کنی که نره پایین
باهاش بازی کن
براش کتاب بخون
بهش بگو بیا باهم نقاشی بکشیم
یا مثلا با هم اتاقتو مرتب کنی
یا لباساتو باهم مرتب کنیم
یجوری که سرگرم بشه نره پایین

خوب عزیز بچت داره اذیت میکنه لابد

درو قفل کن تا عادت کنه. اولاش اذیتت میکنه ببینه در قفله ولی عادت میکنه. ما که خونمون اپارتمانیه از اول در قفل بوده یا نذاشتیم برن بیرون عادت کردن دیگه کاری به در ندارن

عزیزم حرفای مادرشوهرت درست نیس ولی بچه توام اذیت کنه وقتی میدونی بچت اذیت کنه سعی کن توخونه خودت سرگرمش کنی ارومش کنی

فقط خونتو عوض کن از اونجا برو

درو قفل کن نزار بره قانون بزار فقط با خودت بره
اون بنده خدا پیره بچه هم اذیتش کرده
البته میتونه یکم بهتر حرف بزنه نکه فحش بده
خودت نزار بره تا احترامش حفظ شه

هر جور شده نزار بره پایین چون بچه ت به دنیا بیاد کارت سخت تر میشه عادتش بنداز اونوبنده خدام پیره حق داره

خدایی اینا همه گفتن خودت فکر نکردی بگی یا اونا درو قفل کنن یا خودت ؟ از دوسالگی نتونی بچه ت رو کنترل کنی ،بعدی رو میخوای چیکار کنی دوتا بشن که واویلا

در و قفل کن نزار بره با اسباب بازی و جیزایی ک دوست داره سرگرمش کن یا هر وقت خواست بره خودت هم برو باز با خودت بیارش بالا.
منم طبقه بالا مادرشوهرمم با اینکه خیلی دوستش دارن و از گل نازکتر نمیگن بهش از خداشونه ک دخترم همش پایین پیششون باشه ولی زیاد نمیزارم بره

مادرشوهرت ک طرز حرف زدنش اصلا درست نیست
ولی منم وقتی برادر زادم چندساعت تنها پیش مادرم باشه واقعا با شیطنتاشون بیچارشون میکنن ولی مامان بابام کلا نازشونو میخرن،بهتره نذاری بره،چون تربیتشم از دستت درمیره کلا

عزیزم شاید سنش بالا رفته حوصلش نمیکشه بچه پیشش باشه..منم طبقه بالا مادرشوهرم هستن دخترم از خاب بیدار میشه میگ برم پایین نمیزارم میگم ن چون اگ نی نی بیاد دنیا اینم بدعادت میشه سرگرمش میکنم بافیلم و بازی کردن بعضی وقتا تا دو روز هم نمیزارم بره مگه خودم برم با خودم بیاد وبرگرده...شما هم کمتر بزار بره

حالا کاری به شیطنت بچه شما ندارم ولی موندم آدم با این سن چشه اینطوری حرف میزنه،به نظر من که نزار بچه ات بره دیگه،خدایی نکرده با لگد بزن به دخترت چیکار می کنی،اینا فقط خودشون میخوان،بچه رو میشه با شوخی و خنده بهش یاد داد کارش اشتباه نکه مثل ...

خدایی بچه ات اذیت میکنه 😅
بچه داداش منم دو بازی هی میزنه تو سر اینو اون زن داداشمم چیزی نمیگه مام مجبوری چیزی نمیگیم ولی از چشممون افتاده

عزیزم سعی کن سرگرمش کنی تو خونه خودت ،براش کارتون بذاری یا با کمکش براش آشپزی کنی
شما هرچی بچه رو منع کنی نره اون بیشتر دلش میخواد بره و کنجکاوتره

دخترت چند سالشه

در رو قفل کن بذار یکم دور بمونن از هم😅

اولا اینکه نفس بچس،پسر من با قمقمه زد تو آبروی مادر بزرگ شوهرم هیچی نگفتن منم دعواش کردم گفتن بچس، آدم بزرگ نیست که
بعدم چرا میذاری بره ،؟