دقیقا منو توصیف کردی
عصر خونه خالم دعوتم هر کار کردم بپیجونم نرم فایده نداشت البته همه از صبح رفتن اما من ساعت ۵میرم یک ساعتی میام
الانم بچمو بردم حمام غذاشو دادم خوابوندم که اونجا اذیت نشه
والا منم مثل توم با خودم دلم میگیره و هراز گاهی یه کوچولو مهمونی میرم اما بعدش مبگم غلط کردم و میام تا چند ماه جایی نمیرم😂😂😂مثلا دیروز رفتیم خونه خاله شوهرم خواب دخترم جوری بهم خورده بچد و شب نمیخوابید که به غلط کردن افتاده بودم😂😂
خوشبحالت خ دوست دارم مثل تو رو برنامه باشم.اما ن خودش راه میاد ن باباش.اطرافیانم مسخرم میکنن اگر اینجور باشم
منم دقیقاهمینطورم.هیچجانمیخوام برم
دقیقا عین خودتم دوس ندارم حتی خونه مادرم برم
همه جا میبرم
پسر اولمو عین شما فقط دوست داشتم خونه خودم نگه دارم اوج کروناهم بود پارکم نمیبردم یه دوره ای خیلی منزوی و خجالتی شد که دیوونه شدم تا اینکه رفت مدرسه اوکی شد
من دارم سعی میکنم هرروز برم بیرون حتی ی دور کوچیک تو محله
بچه ای ک زیاد بیرون بره اجتماعی تر میشه اعتمادبنفس بیشتری داره
غذاهم وقت داشته باشم بهش میدم وقت نکنم نمیدم سخت نمیگیرم چون غذای اصلی شیره
ن من همه جا میبرم حطا مهمونی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.