سلام مامانا
ما توی خونه پدرشوهر زندگی میکنیم اون خونه هم خرابه خیلی قدیمیه ازدیشب تا الان نخوابیدم سرم داره میترکه ازدرد دیشب خواب بودم ساعت ۱بود یه ماری اومد روی گردنم وگوشم میات ومیره وحرکت میکنه منم پسرم پیشم بود یه چیزی احساس کردم توی دستم گرفتم وپرتش کردم بعدچراغ وروشن کردم مار بود اینقدترسیدم تاصبح نخوابیدم همش پسرم ونگاه میکردم اگه روی پسرم رفت ونیشش زد اینقد ترسیدم دیگه نمی تونم حتی یه لحظه بخوابم

کجا زندگی میکنی عزیزم من از مار وحشتناک میترسم

چادربگوبگیرهم زیبپ دارهم بزرگه توش باخیال راحت بخواب بایدازدیشب کسیونمی زاشتی بخواب همون لحظه می رفتی خونی قومی چیزی ک بفکرت باشن بایدخودتومستقل کنی فوقش مثل بقیه کرانشین باشی عیبش چیه

وای من از مار خیلی میترسم
خدا رحم کرده باز بهتون..
بزرگ بود؟

یا خدا عزیزم شرایط اگه داری اصلا تو اون خونه نمون

واااا
کاش اون مار رو میذاشتی روی شوهرت
تا بفهمه حداقل خونه کرایه کنه

سلام مار ثروتمند

بخشیدابجی یه کی ازپیکات گفت می خوای خون تزریق کنی کردی چی شدمن هم کم خونیم شدید

تعمیرش کن عزیزم

عزیزم دور خونه بنزین بریز.اینحور مار نمیاد جون از بوی بنزین بدش میاد.انشالله از اونجا میای بیرون

سقف خونه راویز بزنید و گچ درزها رو هم خودت با گچ بگیر

یا خداااا حتمن پشه بند بزن تو پشه بند بخابین عزیزم خدا بهتون رحم کرده

روستا هستین؟؟

همون پشه بند

عزیزم بچتو بزار توی توری زیپ دار

یاخدااااا من خوندم یجوری شدم چجوری موندی تو اون خونه امنیت نداری روستا هستید

پاشو بزن از اون خونه بیرون گرم خونه زندگی کنی شرف داره تا خونه ی پر از مار یا حضرت عباس مو به تنم سیخ شد

یا قمربنی هاشم 😵😵😵😵😵😵😵😵