۱۵ پاسخ

اولی ۹ ماهه بود دومی و باردار شدم خیلی سخته خیلی هم در حق بچه اولم ظلم شد هم بچه دومم هم خودم عذاب کشیدم اگه برگردم عقب هیچ وقت دومیو ب این زودی نمیاوردم

بچه اولم ۱۱ ماهش بود حامله شدم🥲🥲
دومی خیلی خیلی شیرینه خیلییییا ولی واقعا سخته،کلا از همه چی میفتی زندگیت فقط میشه پوشک بچه،غذای بچه ،خاب بچه و....

بچه دوم و بخاطر اولی نیار عزیزم
بچه ها هرچی سنشون بالاتر میره چالش های جدید تر دارن
ی سنی بیار ک اولی و بفرستی مهد چون سخته ادراره کردن دوتا بچه
در نظر من اینجوری بهتره خودتم شرایطتت وبسنج
کمکی داری؟
چون ماه های اول تهوع اجازه نمیده غذا بپزی من عذاب وجدان واسه پسرم گرفتم

پسرم ۳ ساله بشه دومی به دنیا میاد...امیدوارم سخت نگذره بهم...چون پسرم خیلی فضوله...

دقیقا ۵سال فاصله دارن کلا سخته دوتا بچه من که دیوانه شدم

من دخترم ی سالش بودناخاسته باردارشدم الان پسرم نه ماهشه خیییییییلی سخته چون دخترم باپسرم نمیسازه هی میزنتش....حالادیگه خواب پوشک غذاکارخونه اینابماند

برای من ۶ سال فاصله دارن دیگه اعصابی برام نمونده همش دعوا و جیغ زودتر بود که بدبخت میشدم

تفاوت سنی پسرای من دو سال و سه ماهه .... کوچیکه داره میشه چهار ماه و خداروشکر خوبه منم کسی نزدیکم نیست و خودمم و گاهی خونه پدر مادرا میرم .... پسرم بزرگ خیلی اجتماعی تر شده و روحیش عوض شده

نه ماه بارداری شدم الان پسرم دو سال چهار ماهه. دخترم نه ماهه

من باردارم الان ۶ماهه هستم دخترم دوساله ۷ماهه داره
کلن بین پسرم ودخترم ۲ساله و ۹ماه میشه آن شاالله به دنیا بیاد
خیلی میترسم زایمان اولم خیلی اذیت شودم افسردگی گرفتم ولی خدا خیر بده ب مامانم وهمسرم کنارم بودن ولی از یکی ن خانواده شوهرم طبقه پاین هستن اصلا کمکم نمیکنن بارداریم خیلی سخته مامانمم عمل کرده نیس کلن خودم دست تنهام همسرمم که سرکاره یا ماموریته

ب نظر من تا بچت کوچیکه دومی رو بیار ممکنه سختت بشه ولی دوتا باهم بزرگ میشن همدیگه را درک میکنن مثل دوقلوها ، من واسه دومی دیر اقدام کردم، الان دختر بزرگم ۱۱ سالشه دومی ۲ سال و ۵ ماهشه

سلام من دخترم یکساله بود باردار شدم الان پسرم ده ماهشه، کم کم دارن همبازی میشن. کلا دخترم همه چیزش راحت بود الانم کارم بیشتر شده ،خداروشکر میکنم اگه فاصله میفتاد پشت منم باد میخورد. ولی الان جفتشون کاراشون مثه همه واسه من پوشک و غذا و ...کم کم باید از پوشک بگیرم دخترمو. سخت هست یه وقتایی البته بگم من هم مامانم کمکم بود هم همسرم همراهمه همیشه. وقتایی که خسته میشم خنده هاشون و بازی شون باهم حالمو خوب میکنه. برای من این فاصله کم خیلی خوب بود. ایشالله هرچی خیره براتون پیش بیاد

بنظرم الان بیاری بهتره چون تا موقعی ک اولی میخاد بره مدرسه اولی هم از ابو گل درمیاد و واس هر سه تاتونم بهتره

فک کن میخای تو درسای پسرت کمکش کنی ولی کوچیکه نزاره....میخای ببریش مدرسه کوچیکه دسوپا گیرته....ولی بزرگتر ک بشه حرفی بهش بزنی متوجه میشه
الان شاید نهایت تا یسال سختی داشته باشه ولی فاصله زیاد همیشه سختیش هس

اگه قصدشو داری امسال یا سال بعد بیار من بچه اولم با دومی ۷ سال فاصله داره سرمشق نوشتن خیلی اذیت میکرد اما فاصلشون کم باشه خیلی بهتره البته از ۳ سال هم کمتر نباشه که باز اذیتت نکنن

من بچه هام ۲ سال و ۲ ماه اختلاف سن دارند

بارداری و زایمان خوبی داشتم.
الانم هم بازی هستن

خدا رو شکر سختی هاش رد شد
۶ ماه اول سخت بود که دنیا اومده بود.
بعدش دیگه رو به آسونی رفت. و نوعش عوض شد.

در کل برای من که دست تنها بودم سخت بود

و فاصله ۳ سال تا ۴ سال رو ترجیح میدادم...
اما شاید اون موقع هم بازی نمیشدن.

نمی دونم...
کمی در حق پسر بزرگتر کوتاهی شد
از لحاظ رسیدگی...

سوال های مرتبط

مامان دلبر ❤️ مامان دلبر ❤️ ۲ سالگی
کاش هیچوقت بچه ای نداشتم ک الان این وسط بدبخت بشه حالا میدونم ک چرا دوسال باردار نمیشدم چقدر التماس خدا میکردم گریه میکردم ک خدایا ب من بچه بده 😭😭 دقیقا دخترم ۱ سالو و چن ماهه بود ک فهمیدم شوهرم ۶یا ۷ سالی بوده ک بهم خیانت میکرده و من هم از همه جا بی خبر الهی خیر نبینه از امام زمان میخوام ب زمین گرم بزنه این شوهرمو خدالعنتش کنه ،الان دخترم ۲ سال و ۵ ماهش شده و هروز من بوده گریه غم اخه ک چه روزای سختی گذروندم بخاطر این خیانتش کاش بچم نبود بچه ای ک دقیق دوسال براش گریه کردم ک خدا ب من دادش الان هم دخترمو ک نگاه میکنم ناخداگاه بغض میکنم واقعا حتی برای چن ساعت هم ک باشه نمیتونم دریشو تحمل کنم چ برسه ک بخام طلاق بگیرم و دیگ نبینمش و پیشم نباشه و معلوم نباشه زیر دست کی بیوفته چجوری بزرگ بشه🥺🥺چقدر مادر بودن سخته چقدررر سخته کاش سگ بیابون میشدم اما مادرنمیشدم😭 هیچ جوره نمیتونم بی خیال کارش بشم میدونم وقتی ک میره بیرون گوشی مخفیشو بر میداره و خونه اومدنی قایم میکنه و وقتایی هم ک سر کاره یکسرع یاهاش حرف میزنه و قربون صدقه اش میره وقتایی هم ک از کار میاد بیرون رفتنی معلوم نیست گوشی رو از کدوم خرتب شده بر میداره و میره سر قول قرار هاش.... واقعا عدالت خدا کجاس بچه ها؟ آیا خیانت گناه نیست ؟ زنا کردن گناه نیست؟ حرف زدن با نامحرم و اینجا دق دلی دادن ب یه زن بی گناه ک ب یه امیدی پا تو خونه شوهر گذاشت و الان اینطوری روزاش میگذره گناه نیست؟؟؟ چقدر بعضی وقتا ب بودن خدا هم شک میکنم
.......