۱۳ پاسخ

کاش منم میتونستم

کلا تو حاملگی ادم حساس هم میشه مسائلی که فبلا برات مهم نبوده مهم میشه دل نازک میشی شاید بعدا اروم شی دیگه برات مهم نبلشه حالا حال الانت مهمه اگه الان اینطوری راحتی کار خوبی کردی فوقش بعدا اشتی میکنی

به نظرتون ما خودمون ادم های خیلی خوب و کاملی هستیم؟
ما رفتار اشتباه نداشتیم؟همه مون کم یا زیاد تو موقعیت های سخت بقیه کم کاری و بی محبتی و ... داشتیم.
حالا چرا باید ادم ها ،اونم کسانی مثل خواهر و ... که خیلی وقت ها خوبن و گاهی شیطان گول میزنه یا خسته ان یا اصلا حوصله ندارن یا هزار دلیل دیگه رو به خاطر اشتباهاتشون کاملا دور بندازیم؟؟؟؟
اگر ادم های واقعا سمی ای هستن و باعث دردسرهای عجیب هستن میشه رابطه رو کنترل کرد(باز هم قطع نمی کنیم ،کنترل می کنیم تا تاثیر بد رو کم کنیم) اما اگر اشتباه فردی دارن ، میشه سازش کرد،حرف ،رفع کرد نه رو رابطه رو قطع کرد.
بابا به خدا ادم ها باید کنار هم باشن با دور ریختن ادم ها بدون حرف زدن و گفت و گو و رفع مشکل که هیچ چیزی تغییر نمی کنه ما هم رشد نمی کنیم .دور ریختن ادم ها مهارت نیست ،حل مشکل مهارته.
همه داریم مادر میشیم و تو مادری کردن یکی از مهم ترین چیزها اموزش مهارت ها به بچه هاست و مهم ترین مهارت حل مسکل با گفت وگو هست خودمون بلدیم که یاد بچه هامون بدیم؟یا می خوایم به بچه بریدن از ادم های اطراف رو یاد بدیم....
به عواقب همه کارهامون فکر کنیم....
یادمون باشه یکی از حربه های شیطون ،بزرگ کردن بدی ادم ها در نظر ماست و ندیدن بدی ها و کوتاهی های خودمون در حق بقیه

بهتر شدی نرفتی بیمارستان دیگه

خوب کردی بابا بخوای نخوای زر زیاد میزنن

واى كه چقدر زيادن اينا، خداروشكر كه با قدم بچم آدماى سميو خوب شناختمو و حدفشون ميكنم 🤲🏽🤲🏽

خوب کردی،بگن تا خسته شن. منم تصمیم گرفتم بیخیال فامیل بشم

خوب کردی من بهترین کسامو حذف کردم یعنی خانواده 😐

ادم همیشه تو روزهای سخت خیلیارو میشناسه درست میگی مهم خودت و بچه ای بقیه ولکن

خوب کردی. لازم نیست چیزیو ب کسی توضیح بدی.

اره ادمهای سمی را از زندگیت حذف کن اعصاب و روانت اروم میشه

این چیزا اهمیت حتی فکر کردنم نداره بشین توخونه از فضا ارامش خونت لذت ببر

خوب کردی،هرکی رو حس بد بهت میده بنداز دوور

سوال های مرتبط

مامان بمان برایم🤍🌱🤰🏻عطرای من ♥️👼🏻 مامان بمان برایم🤍🌱🤰🏻عطرای من ♥️👼🏻 ۴ ماهگی
وقتی بیمارستان بودم خیلیا رو دیدم خانومی رو‌دیدم که بعد از بیست سال با ای وی اف بچه دار شده بود اما به خاطر فشار بالا سی هفته سزارینش کردن نمیدونم بچش موند یا نه
من خانومی رو دیدم که بچه پنجمشو به دنیا آورده بود و از اومدنش زیاد خوشحال نبود چون شوهرش کارگر بود و مستاجر
من خانومی رو دیدم که‌دو ماه تمام تو بیمارستان بستری بود و هیچکس و نداشت هیشکیییی جز شوهرش
من خودم و دیدم که چجوری میلرزیدم و میترسیدم که بچم و دوباره از دست ندم من اون دو سه شب ده هزار بار مردم و زنده شدم فقط با خودم میگفتم کی گفت این آب خوش از گلوش پایین نره کی گفت یه سره راهش بیمارستان باشه کی منو نفرین کرد منی که آزارم به یه مورچه هم نمیرسه چه برسه آدم
من شوهرم ‌و دیدم حالشو دیدم اشکشو دیدم التماسشو دیدم من دیدم الهی هیشکی نبینه
اگه به راحتی باردار شدین و به راحتی زایمان کردین و بچتون الان بغلتونه بچتون داره خونتون و بهم میریزه روزی هزارررر بار بگین خدایا شکرت روزی هزارررر بار سجده کنین برا خداتون که خیلی دوستون داره