۴ پاسخ

مامان همیشه میگفت ۹ماه و۹روز ۹ساعت بایدکامل پرکنی بعدبیاری باوزنمیکردم خیردوست عزیزازاولم به همین روال بوده منتها مادرای ما فعالیت وکارزیادمیکردن چه اونایی ک توشهرزندگی میکردن جه روستا وتغذیه هاشون طبیعی بوده ماهاازبس قرص ویتامین میخورم باورکن ازاوناست

من بچه اولم ۴۱ اومد
الان دستو پا میزنم که فقط بیاد این یکی زودتر

اره واقعا دیگه اشتیاق زود اومدن ندارن

دختر منم ۴۱ هفته و ۶ روز
دیگه عملا ۴۲ هفته به دنبا اومد

سوال های مرتبط

مامان دلانا مامان دلانا ۲ ماهگی
تجربه زایمان پارت 💕۲💕
دبع دردام رو کشیدم فک میکردم خیلی بد تر از این باشع ولی قابل تحمل بود و بلخره گذشت و دهانه رحمم ۱۰ سانت باز شد دیع بردنم توی یه اتاق دیگه بهم گفتن هم دردت گرفت زور بزن ول کرد دیع زور نزن منم چن بار همین کارو کردم کح سر بچه دیدع شد ولی دکتر خودم توی ترافیک گیر کرده بود هنوز نیومده بود دیع برا بچه خطرناک بود بیشتر صبر میکردن یکی از‌ دکترای همونجا اومد یه چیزی ورداشت تا برش برده هم یکم کح به پوستم خورد خودم رو کشوندم عقب کح همه لب شون رو گاز گرفتن نفهمیدم چیشد و چرا تا اون موقع دکترم اومد گف چرا برش زدین باید خودم میومدم گفتن در خطر بود و اینا یه زور دیگه کح زودم بچم به دنیا اومد و بهترین حس دنیا بود و این رو بگم وقتی بچه به دنیا میاد اصن درد ندارع من فکر میکردم سرش بیاد تا بقیه بدنش بیاد همش باید درد بکشم ولی اصن اینجوری نبود حس کردم دکترم کشید بیرون بچه‌رو گذاشت رو سینم نگاهش کح کردم دردام یادم رفت بد ورش داشتن کح لباس هاشو بپوشونن دوباره یه درد دیگه ای گرفتم کح دکتر گف جفتته کح یه فشار بع شکمم داد اومد بیرون و راحت شدم بعدم امپول بی حسی زد و بخیه زد خیلی هم درد نداشت رفتم تو اتاق زایشگاه به بچم شیر بدم هم سینم رو دادم دهنش گرفت بچم🥹
دیع دردی نداشتم تا وقتی کح بی حسی ها رفت و اومدم تو بخش و سوزش بخیه هام شروع شد و تا الان ادامه دارع ولی دخترم ارزش این درد کشیدن هارو داشت و دارع🥹♥️