چقدر دلم گرفته
از صبح تنهام تا شب ,الآنم که پدر همسرم بیمار شده ،یک ساعتی هم که شب زودتر میومد،به کارام می‌رسیدم ،هم نمی‌رسم
از صبح تا ظهر صرف ناهار و صبونه بعد ظرفها و شام و عصرونه
فقط یا زیر شیر آبم یا رو گاز
آشپزخونه همش ریخت و پاش
هیچکس هم نیست با بچه یکم بازی کنه
خیلی خستم
😭😭😭

عزیزم خدا قوت💖 خیلیامون کمو بیش همین وضعو داریم. منم کمکی ندارم و همش منتظرم همسرم بیاد کنار دخترم تا به کارام برسم.

من قبلا حس تورو داشتم این ینی قوی نیسی همیشه میگفتم کسی باشه بچم بگیره کار کنم اما کسی نبود شوهرم ک کار تنها بودم
الانن تو بچه دارم
شوهرم همش کار تمام مسولیت خونه رو دوش منه خرید خونه نانوای بانک
بیمه واریز کنم بجه ببرم دکتر
ببرم لباس بخرم
عروسی
همه جا تنهام روزی ۷ساعت حداقل کار میکنم چون دیگ قبول کردم ک تنهام قوی شدم
بچت ببر تو اشپزخونه خوراکی جلوش بزار با گوشی برنامه کودک ب زبون فارسی بزار قشنگ مشغول میشه
بعدم ک تمام شد ببرش با اسباب بازیاش بزای کنه کارا اتاقشو انجام بده

چقدر منی🥲🥲

کارهای خونه رو با بچت باهم انجام بدید هم اون سرگرم میشه هم تو میرسی.

عزیزم منم همینجوریم.من مادرشوهرم مریضه و همسرم از سرکار ک میاد درگیرش میشه و بعدشم ک میاد خونه از بس خسته س که اصلا وقت نداره بچه رو بگیره ب کارام برسم کل روز منم همینم از صبح درگیر کار و از ی طرف پسرم بهانه گیری میکنه همش میخواد بغلم باشه.بیشتر وقتا کم میارم بخدا

دو سیبیم ک از وسط نصف شده🥺