۵ پاسخ

من تو سه ماهگی پسرم ب زندگی الانم با بچه عادت کردم

گاهی وقتا بسپرش به یه ادم مطمئن
واسه یک ساعتم که شده واسه خودت باش
توام انسانی وقرار نیست زندگی جدای خودت رو نداشه باشی
هرادمی گاهی به تنهایی نیاز داره❤️🫂

منم دلم برا قبلم تنگ شده🥺
عادت نکردم ب دو تا بچه😥

دقیقا منم اینطورم با اینکه نفسم به نفس دخترم بنده ولی حتی گاهی اوقات دلم میگیره و گریه میکنم برا قبلنا

منم . خسته شدم از بچه داری ماله من دوتاس اونم شیر به شیر 😬😔

سوال های مرتبط

مامان جوجه طلایی🐤🐣 مامان جوجه طلایی🐤🐣 ۵ ماهگی
مامان نفس👨‍👩‍👧 مامان نفس👨‍👩‍👧 ۸ ماهگی
فک نمیکردم بعد از زایمانم ی روز چنین حرفی بزنم تو گهواره .قبل زایمان موقع حاملگی انقد خوشحالو شاداب بودم ک هردقیقه اینجا تاپیک میزاشتم بچها از دستم کلافه میشدن حالا الان وقت نمیکنم یا کلا نمیام.چ فکرا ک نمیکردم فک میکردم زایمان ک کنم بهترین حس دنیا میاد سراغم فک میکردم کلی روزای خوب در پیش دارم اما همه چی ب بدترین روش داره پیش میره .بدترین حسارو دارم .غمگینترینم .یچمو دوس دارم اما دلم نمیخاد نگهش دارم ازش خسته میشم.بزای خودم گریم میاد دم ب دقیقه یکی انگار میخلد خفم کنه انگار یکی بهم خبر بد میده کل دنیا برام تیره و‌تار میشه جوری ک انگار هیوکس دوسم نداره.زندگی برام بی معنی شده.همه اطرافیانم.مادرم شوهرم همه کار برای خوشحالیم‌میکنن امادانگار دیگه هیچ‌حسی ب زندگی ندارم..دلم برای همه چیم تنگ شده..همش اون اهنگ یادم‌میاد با غم تو دلم مرور میکنم اون اهنگ ک میخونه (روزای خوبت بگو‌کجااااا رفت تو غصه ها رفت یاذاز اینجا رفت )داغونم داغون ..نمیدونم چمه فقط دعام کنید ب زندگی برگردم(:






سزارین جنسیت زایمان بارداری