۹ پاسخ

عزیزم درکت میکنم منم یک سال نیم پیش خدا دخترمو ازم گرفت خیلی حالم خراب بود کارم شده بود گریه دوباره با توکل به خدا سرپا شدم توام توکل کن به خدا انشاء الله زودی جاشون برات سبز بشه ❤❤

منم هفت ماه پیش زایمان کردم چهار روز بعدش بچم مرد تموم لباساشو میرم میبینم آتیش میگیرم اما مجبوریم تحمل کنیم این دردو

گلم سعی کن دلتو دریا کنی حسودی نکنی منم دو تا سقط کردم ولی خدا شاهده اصلا ناشکری نکردم هر بار گفتم خدایا مصلحتت و شکر لایق میدونی به منم بده همیشه میدیم اونایی که با من باردار بودن حتی دومی رو هم باردار شدن ولی من دوبار از دستشون دادم ولی هیچوقت نگفتم چرا اونا نه و من خدا به وقتش میده الان بعد اونهمه سختی گل دخترم کنارمه

ببخشید میشه بدونم علت فوتش چی بود چرا

انشاالله خدا جاشو پرمیکنه برات

خدا صبرت بده

عزیزم بنظرمن آی وی اف کن دوقلو

حق داری منم مثل خودت
چاره چیه
مجبوریم
سکوت کنیم

ب دنیا آمدن مردن

سوال های مرتبط

دو فرشته آسمونی دو فرشته آسمونی قصد بارداری
ای خدا فدات بشم
الان دو قلو هام بدنیا اومده بودن
💔😭😭وقتی دختر زن دایم رو دیدم یاد بچه های خودم افتادم 😭مث اونا کوچیک بودن خیلی کوچیک بود
مث دو قلو های من 😭😭
چی میشد میموند آخه
چرا هر دردی رو باید من بکشم‌
آخرش چی میشه 😭😭😭
من بچه پیشم نبود شیر اونقد زیاد بود میخابیدم سینم لباس هامو همه جارو تشک هارد خیس میکرد
ولی الان بچه زن دایم‌پیشش هست شیر نداره
چرا مرا اینقد عذاب میدی مگه بندت نیستم
دو قلو هامو ازم گرفتی
شیرش اونقد بود خیلی زیاد بود ولی بچه نداشتم بخوره مینداختم دور😭😭😭
الان بدنیا اومده بودن دستای کوچلوشون تو دستم بود😭😭😭😭
به زور خودمو کنترل کردم پیش مهمون های زن دایم خودمو نگه دارم
مث لچه های من بود کوچیک 😭😭😭😭هی نگاش میکردم که فرض کنم اونا هس 😭😭😭😭چرا من بدبخت هستم
با شوهرم حرف میزدم بار برده بود میگفت بچه اینا خوبه میگم خیلی کوچیک هست میگه میتونه شیر بخوره میگم آره ولی شیر زن دایم خیلی کم هست
ناراحت شد میگم چرا میگه برا تو ناراحت شدم شیر زیاد بود بچه نبود
خیلی ناراحت شد فداش بشم😭😭😭💔😭