خانوما کیا مث من دچار اضطراب فکری هستند دورم شلوغ باشه اصلا فک نمیکنم کافیه بچم خواب باشه یا تنها باشم انقد ب بدنم فک میکنم که چرا یکبار زایمان طبیعی کردم الآنم باید طبیعی کنم.بخاطر پول سزارین شوهرم گف طبیعی .منم فاز حرف گوش کنی گرفتم طبیعی کردم میترسم خیلی نتونم اینبار نتونم با خودم کنار بیام.شوهرم‌میگ اصلا بدنت برام مهم نیست توخودتو اذیت می‌کنی .شورای شما هم همینن؟؟کلا رابطه رو زیاد توجه نمیکنه ببخشیدا کلا سرسری با دستماله کردن ارضا میشیم نمی‌دونم چی بگم

من با وجود اینکه دوتا زایمان طبیعی انجام دادم،هرسری ک رابطه داریم هم من اذیت میشم هم شوهرم میگه انگار دختری تازه ازدواج کردیم...ب بدن هم مونده.تو اعتماد ب نفس داشته باش.اصلا از سزارین خوشت نیاد کلی دردسر داره

مگه بدنت عوض شده بعد زایمان طبیعی عزیزم ؟؟
من خیلی هارو دیدم بعد طبیعی براشون بخیه زدن تغییر آنچنانی نکرده

مشکل ما زنها اینه بعد زایمان خودمون فراموش میکنیم من که بدنم مهمه برام برای شوهرم نیست بدرک نباشه خودم برلی خودم ارزش اول قاعل بشم اونم محبوره بشه من حتی دوچرخه خریدم بعد مدتی دوچرخه سوار شم سلامتیم واجب تراز همه چیزه