ما قوی نبودیم مجبور بودیم 🥲
درکت میکنم😔 شجاعانه تمام حس های مشترک و مخفیه خیلی از مادرها رو گفتی.
صد صفحه میتونم برات بنویسم ولی ...
چیزی نگم بهتره
خب کمک بگیر عزیزم
عزیزم حق داری، همچی خوب میشه یکم دیگه
همینکه نمیتونی بچتو دست کسی بسپری و از نگهداریشون مطمئن نیستی یعنی دوسش داری، دوس داشتن که لازم نیست حس عجیب غریبی باشه
در ضمن شما برای من که نمیشناسی اینقد وقت گذاشتی چن روز پیش و لطف کردی و عکس از چیدمان خونه فرستادی چطور میتونی به خودت بگی مادر به درد نخوری هستی، قطعا مامان خیلی خوبی هستی فقط این فکرای منفی و افسردگی باعث شده اینجوری فکر کنی
منم اینجور بودم دقیقا اینجور . بخدا میگذره تحمل کن روحیتو ببر بالا عزیزم ب نی نی فک کن که خیلیا حسرت داشتنشو دارن
منم خیلی خستم دوتا بچه ی شیربه شیر که هر روز یه کدومشون مریضن قرزداناو بهونه های شوهرم تنهایی بی حوصلگی فقط با این فرق که جونم برابچههام درمیره هربار مریض میشن اونقدر غصه می خورم که مریض میشم حس می کنم ۱۰سال پیرتر شدم امروزم که ناخونم خورد توچشم دخترم دارم داغون میشم چشم بچم قرمز شده همش آب میاد همش فکرای منفی میاد تو ذهنم اگه طوریش بشه چی اگه خدایی نکرده نبینه چی 😭😭😭😭
سلام عزیزم چقد قشنگ حرف زدی دقیقا همین حس تو رو من بعد از زایمانم داشتم قشنگ افسرده بودم هیچ چیز هیچ کس منو خوشحال نمیکرد هیچ کس کمکم نمیکرد تو بچه داری من بارداری خیلی سخت و وحشتناکی داشتم شوهرمم اصلا بلد نیس ب بچه برسه داغونم کرد تا وقتی ک ب خودم اومدم دیدم هیچ کس ب دادم نمیرسه خودم باید حال خودمو خوب کنم دختر پاشو خودتو جمع کن زندگیتو جمع کن ب بچت عشق بورز منکه عاشق بچهامم خدا کمکم کنه بتونم تو همین حس و حال بمونم بچه ها بزرگ میشن و ما پیر میشیم پاشو زندگی کن مگه چند بار ب دنیا میایم شاد باش توکلت ب خدا باشه
عزیزم منم مثل شما هستم بخدا همش خونه ام. شوهرمم که همش فکر کار اصلا اهمیت به تفریح نمیده منم ۲۴وقت خودمو با شایلین و آهنگ خانه داری و اینستا پر میکنم گاهی وقتا با خرید آنلاین خال خودمو خوب میکنم. باید خودت به خودت کمک کنی هیچکس نمیتونه برات کاری کنه اگه خانواده خودت یا شوهرت خوب مراقبت میکنن بچتو بسپار استراحت کن من گاهی وقتا میدم مادرشوهرم میخوابم یا استراحت میکنم
منم مثل بقیه ام خیلی دلم میخواد از بدبختیام از خواهرم که بدتر از دشمن هست واسم و...حرف بزنم ولی نمیتونم .مامان کمیل حستو خوب درک میکنم حالتو خیلی خوب میفهمم
فک کنم این حس ها برا همه مونه ،منم دخترم بعضا ک اذیت میکنه دوست ندارمش،یا وقتی برا رفتن ب بغل باباش یا مامان خودم ذوق میکنه دوسش ندارم،تنها نیستی ولی باید هراز گاهی ب خودمون استراحت بدیم
منم خیلی خستم دوتا بچه ی شیربه شیر که هر روز یه کدومشون مریضن قرزداناو بهونه های شوهرم تنهایی بی حوصلگی فقط با این فرق که جونم برابچههام درمیره هربار مریض میشن اونقدر غصه می خورم که مریض میشم حس می کنم ۱۰سال پیرتر شدم امروزم که ناخونم خورد توچشم دخترم دارم داغون میشم چشم بچم قرمز شده همش آب میاد همش فکرای منفی میاد تو ذهنم اگه طوریش بشه چی اگه خدایی نکرده نبینه چی 😭😭😭😭
عزیزم شما نسبت به بچه ات عشق داری، فقط چون حالت خوب نیست و افسرده شدی این حسو نسبت به بچه ات داری
منم افسردگی داشتم فکر میکردم هیچ عشقی نسبت به بچه ام ندارم حتی یموقع یموقع هایی حس نفرت
چون حالم خوب نبود ، شما به تراپی نیاز دارین
عزیزم فکر کنم افسردگی بعد زایمان گرفتی بخدا ماهم همینیم نه جای میریم نه جای داریم بریم دیگه مادر بودن سختی ها خودش داره ولی بچتو دوست داشته باش اون ب جز تو کیو داره تو بخوای مهر مادری ازش دریغ کنی اون چی داره اگ امکانش هست ی مسافرت برو خیلی خوبه
عزیزم یه دکتر برو مثل من افسردگی گرفتی خیلی بد منم حس تورو دارم فقط بعضی روزا عاشق دخترمم بعضی وقتا که خیلی اذیت وکلافهم میکنه وحتی شوهرم اهمیت از همه چی بدم میاد درکت میکنم
وای من پرم قشنگ پر هستم خستم اون از استراحت مطلق بارداری اون از بچه داری ک از اول با چالش روب رو بودم اون از شیرنخوردن و غذا نخوردن ...اون از شوهر نفهمم ک هر یدیقه تو فکر زن گرفتنه ...اون از چاقیم تا شب هیچی کوفت نکنم بازم همونم
عزیزم ب خودت امید بده منوچی میگی ک هزارتادغدغه دارم بابچه ام ازشیرنخوردنش گرفته تاهزارتاکفت وزهرماردیگه امیدت ب خداباشه بجه روب سپارب مادرشوهرت وبرویکم بگرد حموم کن
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.