تجربه من از زایمان طبیعی
من برای بار دوم رفتم زایمان طبیعی این دفعه خیلی سخت تر بود تا بار اول
دفعه اول اصلا درد زیادی نکشیدم اما این سری ی کار آموز اومد بالای سرم دکتر خودمم بود اما کاری نمیکرد با بدبختی بچه ب دنیا اومد بعدش یک ساعت روی تخت بودم با هزار وسیله جفت رو بیرون آوردن ماما بلد نبود بخیه بزنه روی من آموزش دید انقدر طول کشید ک سری پرید برخلاف سری پیش هیچ پرده ای جلوم نبود وقتی دیدم سر بچه رو از ترس فشارم افتاد
من سر زایمان ب دکترم التماس کردم منو نسپاره دستشون ولی گوش نکرد و وقتی ب دکترم گفتم چرا منو دادی دست اینا می‌گفت خیلی ناز داری بعدشم با۲۰۰تومن زایمان کردی دیگه حرفت چیه
از من ب شما نصیحت زایمان مرحله خیلی مهمی از زندگی یک زنه فقط برید بیمارستان خصوصی

۴ پاسخ

چه ربطی داره چقد هزینه کردی🙄اون باید درست وظیفشو انجام میداد چ بی مسئولیت😐

من ک حتما میرم خصوصی و سزارین میشم

بیمارستان دولتی و اموزشی همینه دیکه عزیزم

منم،میخوام،ماما خصوصی بگیرم بیاد خودش بالا سرم و معاینه و اینامو انجام بده

مقالات مرتبط

واکسن ب ث ژ
واکسن ب ث ژ در بدو تولد و علت ماندن جای واکسن
مراقبت از بخیه زایمان طبیعی
مراقبت‌های لازم از بخیه زایمان طبیعی
مراقبت‌های پس از زایمان سزارین
مراقبت‌های پس از زایمان سزارین
علت خونریزی بعد از زایمان
علت خونریزی بعد از زایمان | علت خونریزی بعد از چهل روز زای...

سوال های مرتبط

مامان شیرین عسلا مامان شیرین عسلا ۴ ماهگی
خانومایی ک زایمان دوم طبیعی هستن نسبت ب زایمان اول واژنشون خیلی تغییر کرده من زایمان اول دکتر گرفتم عالی بخیه زیبایی زد الان ماما خصوصی دارم بهش گفتم ولی استرس دارم بنظرتون ماما خوب بخیه می‌تونه بزنه؟؟؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان سامی👶🏻🩵 مامان سامی👶🏻🩵 ۵ ماهگی
سلام من اومدم از زایمانم بگم براتون.به شدت سخت بود ولی ارزشش داشت.من یک شبانه روز بیمارستان بستری بودم با درد منظم دو دقیقه ای و دهانه رحم 3سانت خیلی بهم سخت گذشت تا خوابم میبرد از شدت درد میپیچیدم به خودم بیمارشتان ثامن بودم بیمارستان یک ماما بهم داد ولی انقدر برات دلسوزی نمیکنه فقط میگفت بشین رو توپ اسکات بزن کنار تخت یا قر کمر درهمین حد.دیگ باز نصف روزم اینجوری گذشت دیدم یکسانت دیگ باز شد گفتم ماما همراه میگیرم مال خود بیمارستان بود وقتی اومد کلی کمرم چرب کرد و بعد کیسه اب گرم گذاشت خیلی بهم کمک کرد ب عرض دوساعت شدم 8سانت و رفتم اتاق زایمان بعد یک ربع زایمان کردم واقعا بهترین حس وقتی دنیا اومد گذاشتنش رو شکمم انقدر داغ بود پر از حس خوب ک حد نداشت دکترم اومد بالا سرم ولی یکم تیغ زد 5-6تا بخیه بیرونی خوردم داخلی نمیدونم چندتا بود.ولی بعد ک دوخت با پای خودم از تخت اومدم پایین و رفتم سر جام
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان دریا مامان دریا ۸ ماهگی
دختر ناز من ک با زایمان طبیعی ب دنیا اومد♥️
حتما تجربه ی زایمان رو براتون مینویسم در اولین فرصت❤️
مشاهده ۱۹ پاسخ دیگر
مامان شاهان مامان شاهان ۶ ماهگی
زایمان طبیعی پارت پنجم😐
مامانم هعی می‌اومد می‌گفت به دنیا نیومده صدای جیغ من بیمارستان رو برداشته بود درد نبود فقد کلی بازی در می آوردم داد میزدم یا قنبر بنی هاشم یا حضرت عکاس دکتر جر خورده بود از خنده یه سری دانشجوی مامایی اومده بودن بیمارستان نگاه میکردن دست نمیزدن گفتن بیمارستان اجازه نمیده دست بزنیم و از این لحاظ عالی بود اونقد قربتی بازی در آورده بودم همه می‌شناختن منو دکترم به مامانم گفت ساعت ۱۰ الی ۱۰ و نیم بچش به دنیا میاد این حرف رو ساعت ۶ صبح زد زمانی که ب دنیا اومد ۱۰:۲۰ بود خیلی دکترم دقیق بود..!
رفتم روی تخت ک خون ریزیم بیشتر شد دکتر گفت جفت داره پاره میشه....!
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان پناه مامان پناه ۸ ماهگی
تجربه زایمان :
پارت سه :
ساعت سه بستری شدم و دردام رسیده بود ب سه دقیقه یکبار
(سه دقیقه اروم بودم یک دقیقه درد )
دردام هم طوری بود ک تو مقعدم و رحمم همزمان درد میگرفت
و وقتی هم دردم میگرفت ایت الکرسی میخوندم و صلوات یک وقتا هم ک دردم شدید تر بود ب خودم دلداری میدادم میگفتم تا شصت بشماری دردت تمومه
و همونجور هم بود اصلا هم جیغ نمیزدم و داد و هوار نمیکشیدم
ساعتا چهار . نیم بود ک حس مدفوع داشتم و خود ب خود زور میزدم و دست خودم نبود ک ماما اومد معاینه کرد تا معاینه کرد ب پرستار گفت زنگ بزن دکتر بیاد و خودشم شروع کرد وسایل زایمان و اماده کرد اولش میگفت زور بزن بلد نبودم همراه زور جیغ میزدم یکی دوتا جیغ ک زدم افتادم رو روال یک نفس عمیق میکشیدم یک زور میزدم و جیغ نمیزدم ک بچه بدنیا اومد و حتی دکترم نرسید
با اینکه دکترم کمتر از ده دقیقه خودشو رسوند ولی من زایمان کرده بودم ماما خیلی ازم راضی بود میگفت خیلی زایمان خوبی داشته لگنش کاملا اماده بوده ک دکترم گفت لگنش بخاطر ورزشایی انجام داده اماده بوده
ولی سر بخیه هام اذیت شدم چون بیحسی پریده بود
سه تا بخیه از بیرون خورده بودم دیگه داخل نمیدونم
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان نورا مامان نورا ۳ ماهگی
خانما ممنون از اونایی ک تبریک گفتین شرمنده نتونستم جوابتون رو بدم
من زایمانم طبیعی بود. زایمان راحتی داشتم اذیت نشدم زیاد ولی چند ساعت بعد زایمان خونریزی شدید گرفتم خیلی ب شکمم فشار میاوردن و دست میکردن توم🤕🤕بدون ماما همراه یک درصد ب طبیعی فکر نکنید
خیلی کمک میکنن واقعا
اگه ماما نداشته باشی میزارن کلی درد بکشی و سراغت نمیان ب درستی ولی ماما همش باهاته ماساژت میده و ورزشت میده و گاز درد میزنه
من 7 صبح رفتم بیمارستان ساعت 10 بچم دنیا اومد درد زیادی نکشیدم و ماما تا ساعت 5 عصر پیشم بود
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان نفس مامان نفس ۲ ماهگی
سلام خانوما منم دیروز ساعت ۳بعد ظهر بچم ب دنیا اومد ولی سزارین شدم طبیعی بودم رفتم بیمارستان زنای درحال زایمان رو دیدم فرار کردم رفتم ی بیمارستان دیگ واس سز خیلی وحشتناک بود طبیعی
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان ابوالفضل_حورا مامان ابوالفضل_حورا ۶ ماهگی
خب از تجربم‌ بگم براتون...
من بچه اولمو پنج سال پیش تو سن ۱۶سالگی طبیعی ب دنیا آوردم درد کشیدم اذیت شدم ولی همون ساعتای اول چون زایمان ک کردم فوق العاده حالم خوب بود انگار ن انگار زایمان کرده بودم اصلا انگار ن انگار ی بچه ۳۵۰۰بدنیا اومده بود از بس ک سرحال بودم🙂
و حالا این زایمانم ک فک میکردم طبیعی میتونم اینو هم بیارم ولی زهی خیال باطل💔
من خیلی وقت بود شکمم اومده بود پایین و دهانه رحمم ی سانت باز شده بود درد داشتم اما ن زیاد ولی لگن دردام وحشتناک بود
خیلی خوشحال بودم از اینک اینو راحت تر ب دنیا میارم ولی اصلا اینجوری نبود...دقیقا صبح روز 5ام من از خاب بیدار شدم دیدم وحشتناک شکمم اومده بین پاهام بقدری ک نمیتونسم دیگ تکون بخورم ب مامانم گفتم مامانم دید اونم گفت آره خیلی دیگ اومده پایین
خلاصه ساعت ۵عصر بود با مامانم نشسته بودیم یهو پا شدم دیدم بین پاهام ب شدت خیس شد اول فک کردم شاید ادرار باشه چون تکرر ادرار شدیدم داشتم..ب مامانم گفتم گفت برو دسشویی بیا ببین باز آب میاد رفتمو اومدم دیدم وحشتناک تر شد همینجور مدام خیس میشدم
زنگ زدم شوهرم از سرکار اومد رفتیم بیمارستانی ک قرار بود اونجا زایمان کنم و دکترم نامه داده بود..قبلش ب دکترم اطلاع دادم دکترمم سریع ب زایشگاه گفته بود تا رسیدم همون لحظه ان‌‌‌ اس‌‌ تی رو برام گذاشت معاینه کرد و بدشم گفت لباساتو درآر لباسای بیمارستان پوشیدم چنتا آزمایش گرفتن خلاصه منتظر بودیم دکترم بیاد دیگ
منم خوشحال بودم ک طبیعی زایمان میکنم..یهو دیدم ضربان قلب دخترم ب شدت رفت بالا بد یهو افت میکرد از خودمم میومد پایین
مامای‌‌ زایشگاه کلی استرس داشتن تو زایشگاه ی غوغای شد
سریع زنگ زدن ب دکترم دکتر گفت سریع آمادش کنید بفرستین اتاق عمل دکترمم خیلی زود اومد
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان معجزه خدا مامان معجزه خدا روزهای ابتدایی تولد
پارت پنجم...
من با اینکه زایمان اولم دخترم ۳۷۵۰ بود انقد درد نکشیدم که سر این پسر فسقلی ۳۱۰۰کشیدم
بعد زایمان اولم راحت راحت بودم حتی درد بخیه هم اذیتم نکرد....ولی این دفعه این خونریزی منو خیلی غذاب داد....خداروشکر الان خوبم و انشالله بهتر میشم
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان دیان مامان دیان ۵ ماهگی
از وقتی ک رفتید بیمارستان زایشگاه برای زایمان طبیعی تا وقتی ک دنیا اومد بچتون چند ساعت طول کشید؟؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان فسقلی مامان فسقلی ۳ ماهگی
پارت ۵
دردام سه دقیقه ای شده بود اما قابل تحمل،،یه اتاق بهم دادن سرم وصل کردن نوار قلب بچه گرفتن(خیلی سخت بود بخوای با شدت درد بیست دقیقه به یه حالت بخوابی اما چاره ای جز تحمل نبود)،اما جیغ بقیه انگار دردم چندین برابر میکرد، یه کم قدم میزدم وقتی دردم می‌گرفت میپریدم داخل سرویس بهداشتی،اب گرم می‌گرفتم رو خودم،باعث میشد درد ملایم تر شه،،
چشمم به ساعت بود همه امیدم این بود طبق گفته ماما ساعت نه و نیم زایمان میکنم و دردام تموم میشه اما زهی خیال باطل.
همون ماما عصبانی که فرستاده بودم خونه،،با پرونده اومد داخل یه سری سوالات میکرد و من جواب میدادم و می‌نوشت،از علائمم پرسید گفتم ساعت یک و نیم صبح کیسه ابم ترکید،یه دفعه هول شد و گفت من که ساعت ۳و نیم معاینه ت کردم کیسه ت پاره نبود و من به روش نزدم که تو اصلا منو معاینه نکردی و فرستادیم خونه.
دقیقه ها کند می‌گذشت و دردا شدیدتر میشد.ساعت از نه نیم هم گذشت اما خبری از زایمان نبود.
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان مَلِکا مامان مَلِکا ۳ ماهگی
تجربه زایمان ۷ :
منم خوشحاااال بودم ک زایمانم بیشتر زمان نبرد ! یعنی کلا از وقتی ک روی تخت زایمان نشستم تا وقتی ک بچه کامل ب دنیا اومد کلا شاید ۷ دقیقه طول کشید!! ک حتی دکترمم نتونست سریع خودشو برسونه
من ۱۰ دقیقه ب ۹ معاینه شدم و فهمیدن فول شدم و ساعت ۹ دخترم ب دنیا اومد 🥺😍😍

دکترم برام بی‌حسی تزریق کرد و بعد شروع کرد ب بخیه زدن ، بهش گفتم من متوجه میشم ک دارین نخ هارو میکشین ... گفت طبیعیه متوجه میشی ولی درد نمیکشی ! اگه احساس درد یا سوزش داشتی بگو
ک من یکم بعدش احساس درد و سوزش داشتم بهش گفتم و دوباره برام بی‌حسی تزریق کرد ولی بعدش ک گفتم بیشتر بزن گفت نمیشه
چون واژنت ملتهب شده دیگه!! یکم تحمل کنی الان تمومه و خدایی هم زود تموم شد !
بعد من انقد درد داشتم اصلا یادم نبود ازش بپرسم چندتا بخیه خوردم؟!!
اما الان ک تو آینه نگاه میکنم کلا اندازه یک بند انگشت برش زده بودن منو ... و بقیه‌ی بخیه هام احتمال قوی داخلی بودن ....
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان شیرین عسلا مامان شیرین عسلا ۴ ماهگی
خانومایی ک زایمان طبیعی دومشون بوده از تجربه هاشون میگن ؟سخت تره؟و اینکه من واژنم برا زایمان اول اصلا زشت نشده و بد فرم و گشاد نبود چون دکترم همون موقع بخیه زیبایی زد الان باز ی زایمان دیگ کنم بنظرتون اینبار بد میشه یا مث بار اول بخیه زیبایی برا زایمان بزنه اوکیع ؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان آیه مامان آیه ۸ ماهگی
مامانا ک بچه دوم باردارن. و طبیعی زایمان کردید، چند ساعت زایمان کردید ؟؟ نسبت ب بچه اول چقد طول کشید
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان جوجوقشنگه👶🏻🧿 مامان جوجوقشنگه👶🏻🧿 ۴ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی من قسمت دوم🤰🏼🤱
بعد اون چه حس خوبی داشتم انگار روی ابرا بودم هیچی حس نمیکردم از درد 😍😍
مدام با ذکر شمار ذکر میگفتم و قرآن میخوندم خیلی از خدا و اهل بیت کمک خواستم چون هیچ تجربه ای نداشتم همه چی برام جدید بود 💚💚
هر ۲ ساعت معاینه ام میکرد ماما بیمارستان و هی پیشرفت میکردم خداروشکر با اینکه اصلا ورزش نکردم حین زایمان، ماما همراه ام نداشتم
ساعت ۶ بود که گفت فول شدی و منو بردن تخت زایمان🤱
دکترم اومد به موقع خداروشکر و اپیدورال دوباره واسم شارژ کردن و دوتا زور زدم
و ساعت ۷:۲۰ نور امیدم دنیا اومد❤
مشاهده ۵ پاسخ دیگر