❤️در خصوص تاپیک قبلی❤️
یکی گفت امپول بزن و یکی گفت نزن و خلاصه ساعت۹ جلو در خونه بودیم همسرم گفت بیا مغازه و دپستم اینجاست و چون تو اینکاراست دست ماهورو ببینه تا رفتیم گفت ببرش بهداشت شیفت شب هستن بزنه امپول.

منم تو مسیر باز زنک زدم پزشک خانوادکیمون و ازش پرسیدم گفت برو و هاری بزن
اومذیم و ۲تا امپول هاری و کزاز زدن و تو خراش رو هم امپول زدن زیر پوستش نگممممممم چقدر گریه کرد بچه ام خداااا و من زار میزدم😭😭😭😭😭😭خواهرام و همه خانوادم اومدن و گریه میکردیم از گریه اش😭😭😭
گفتن ۲مرحله دیگه داره یه خراش ساده!!!!

تجربه شد دیگه نزاریم به هیچ‌وجه بزه جلو چون گربه اومد از خودش دفاع کنه چون احساس خطر کرده بود و برا همین یهو ماهورو خراش انداخت..

(((اینو هم بگم و من باباس نمیزاریم دست بزنه به حیوونهای خیابونی ،امروزم خواهر بزرکم که یکم بی فکره بردش جلو و خیلی ریلکس وایساد و هرجی من داد زدم بگیرش یه وقت گاز میگیرش گوش نکرد و یهو دیذم گاز گرفت،اینقدرم الان پشیمونه و گریه کرده که.ولی چه فایده!!)))

بازم خداروسکر بدتر ازژن نشد🙏🙏🙏

۵ پاسخ

وایی خوب شد من تاپیکتو دیدم عزیزم، چون اجازه میدادم بچم نزدیک گربه ها بشه درسته نمیذارم دست بزنه و خیلیی نزدیک بشه اما الان دیگه تصمیم گرفتم فقط بذارم از دوووور نگاه کنه

امان از بی فکری اطرافیان🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️الکی بچه انقدر عذاب کشید

بهترین کارو کردی مطمن باش
عزیزم من خودم دستمو گربه چنگ انداخت دکتر گف حتما بزن چون تو نمیدونی گربه مبتلا هست یا نیست چ بیماری هایی داره ک میتونه انتقال بده
بعدن خدایی نکرده پشیمون نشی ..
حتی با گاز گرفتگی انسان هم خطر مبتلا ب عفونت های شدید هست داداش من بیمارستان کار میکنه میگف ی بچه ی بچه دیگه رو گاز گرفته بود بعد چندروز با حال بد میارن بیمارستان معلوم میشه شدیدن بدنش عفونت کرده ..میگف دکتر گف بخاطر گاز گرفتن هست چون بد گرفته بود و زخمی کرده بود معلوم نیست اون بچه چ بیماری داشت یا اصلا موضوع چی بود ک بچه ب اون روز افتاده بود

خداروشکر
پسر من خیلی دوست داره میدوعه میره

منم اینقدر ب مامانم تاکید کردم ک کلی بهش تذکر دادم مامان اگ دست بزنه ممکنه سندرم بگیره ممکنه گاز بگیره مریض میشه
ک مامانمم نمیزاره بره نزدیک

عزیزممم خداروشکر که چبز بدی نشده

ولی همه گفتن ببر بزن
تواینجورچیزا ادم باید خیلیییی مراقب باشه وسریع بره دکتر
خوب شد که بردینش انشالله دبگه همچین اتفاقی نمیوفته

سوال های مرتبط

مامان ماهــ🌙ــلین🐥 مامان ماهــ🌙ــلین🐥 ۲ سالگی
بچه ها یه چیز خیلی مهم بهتون بگم چند ماه پیش دخترم مریض شده بود دکترش بهش امپول داد گفت یک سومشو بگو بزنن تو نسخشم حتی نوشته بود که یک سوم بزنن چون اونجا تزریقات نداشت گفت ببرمش درمانگاه من بردمش اونجا قبل اینکه اماده کنه بهش گفتم خانوم پرستار دکتر دخترم گفتن یک سوم امپول تزریق کنید گفت باشه خانوم مهلت بده😒 بعد موقع امپول زدن بعد اینکه بچه نگه داشتم باز بهش گفتم دیدم اصلا کم نکرده بود قشنگ اماده بود بزنه گفت بگیر بچه رو بزنم بعد باز گفتم خانوم یک سومش کردی دیگه یهو گفت میخاستم الان انجام بدم دل نداریااا ولی بخدا میتونم قسم بخورم اماده زدن بود ولی یجور ماسمالی کرد بعد من چند وقت پیش دیدم یه خانومی بچشو سر امپول اشتباهی که زدن از دست داده اونقدر ترسیدم گفتم اینجا بنویسم تورو خدا حواستون خیلی جمع باشه هردکتری نبرید بچه رو و وقتی امپول میدن قشنگ چک کنید از دکترش دوز زدنشو بپرسید خیلی از پرستارا ناشی هستن و اصلا دقت نمیکنن ایشالله تن کوچولوهاتون همیشه سلامت باشه
مامان mamane vorojak مامان mamane vorojak ۲ سالگی
چه شب مزخرفی بود امشب رفتیم خونه مادر شوهرم مهمونی اول که پسرم میگفت من تو ماشین نشینم گریه میکرد پیاده شو رفتم عقب نشستم شوهرم گفت مامان نیومد منم با کت پسرم صورتم و گرفته بودم من و نبینه این از اولش رفتیم اومدیم خونه از تو راهرو شروع کرد خونه نریم بغل منم نمیومد فقط بغل باباش میرفت کوله پشتیش هم برداشته بود میگفت بریم ددر گریههههههه میکرداااااا شوهرم دعواش کرد من بهش توپیدم بردش یکم تو راهرو الکی گفت آسانسور خرابه برگشتن تو دوباره گریهههههههههه شوهرم عصبانی شده بود من از اون بدتر گفتیم بیا بریم حموم آب بزنیم پاهات پوشکت و باز کنیم رفت حموم از حموم در نمیومد اومد انقدر گریه کرد گریه کرد که نگم آخر داد زدم سرش این میگفت تو برو بابام بیاد باباش میگفت سرگرمش کن من برم عصبی شدم منم این وسط روانی شده بودم آخر باباش اومد یکم به زبون گرفتتش ولی تا یکم برخلاف میلش میشد میزد زیر گریه اونم چه گریه ای اونم آخر داد زد سرش حسابی آخر خودمم نشستم به گریه از شدت عصبانیت خون دماغ شدم دلم شکست که من و پس میزد میگفت تو اصلا سمتم نیا 😭😥🥺🥺
مامان فندوق مامان فندوق ۲ سالگی
یا امام حسین خودت به داد بچم برس
به خدا کم اوردم خواهرا بیاین بگین چکار کنم
سری اول ویروس گرفت و تو دو هفته دوبار بردمش دکتر گفت که هییچ عفونتی نداره و با شربت پروسپان و سیتریزین خوب شد
۳ هفته گذشت دوباره تب کرد و این سری ۵ روز تب داشت ولی دکتر نبردم و با همون داروها خوب شد و حتی رنگ ابریزشش سبز شد زنگ زوم دکتر برا انتی بیوتیک که گفت چون تبش قطع شده نمیخواد و خوب شد
الان یک هفته بود که خوب شده بود
الان یه دوبار خلط دیدم تو مدفوعش اولیش یکم خونی بود ولی دومین بار خلط ساده و کلا همون دوبار بود و خوب شد
الان دوباره تب کرده دیگه انقدر گریه کردم که سرم داره منفجر میشه
زنگ زدم مطب و به منشیش گفتم که به دکتر بگه این سومین بار هست که تب کرده و دوبار هم خلط دیدم چه خاکی تو سرم کنم
خودش که گفت به خدا مال همین ویروساس نترس
خلاصه دکتر گفته بود که ازمایش نمیخواد تبشو کنترل کنه ولی اگه دوباره خلط تو مدفوع دید حتما زنگ بزنه تا براش ازمایش بنویسم
چکار کنم چه خاکی تو سرم بریزم