۱۵ پاسخ

مبارکش باشه

😍😍😍😍😍😍😍ایی ننهه

مبارکش باشه،بهترین کارو کردین همین که خوشحال شده یه دنیا می ارزه نو هم میگرفتین بعد یک دوبار سوار شدن میشد دوست دوم

دختر شما از نظر هیگل درشت وبعد کلمه ماشین کامل میتونه بگه زبونش خیلی روان

گلم درخواست میدی لطفا

مهم حال خوب کنارهم بودنتو

من داداشم یدونه داره تو خونه بابام خاک میخوره گفتم بزارید کنار خونمون ساختیم اونجا بزرکه ببریمش واسه ایهان😅

مبارکککک

مبارکش باشه چهار روز بازی میکنن دلشونو میزنه چه نو باشه چ استوک فرقی نداره

برا فقط ی گوشه خاک میخوره هیچکدومشون سوارش نمیشن😂

مبارکش باشه😍

بشین کنارش براش رانندگی کن من بودم حتما الان نشسته بودم توخونه دور میزدم😐😂😂😂😂

من که الان پولش،نداریم ولی به نظرم خرج اضافیه

مهم اینه سالم باشه من نو خریدم ۱۴ تومن فروردین ماه الان آینه و شیشه جلو نداره کنده بعدم چند روز سر گرم بود ولش کرد الان جمعش کردم انباری تا بزرگتر شه

من ک پسرم هیچ سوار نمیشه

مبارکش باشه عزیزم اره نوش گرونه

سوال های مرتبط

مامان دردونه 💕💕 مامان دردونه 💕💕 ۲ سالگی
سلام شب مامانی گل بخیر
امشب ی موضوعی واسم پیش اومد که می‌خوام واستون تعریف کنم و هر کسی می‌تونه نسبت به اعتقادات قلبی و دینی خودش برداشت کنه ولی واسه من هنوز جای تعجبی که چی شد که این اتفاق افتاد....امروز ی مجلس روضه دعوت بودم و توی این مجلس چون سالها قبل حاجت گرفته بودم ی نذر کوچیک میدادم ولی امسال ی حاجت داشتم که منتظر بودم برآورده بشه و بخاطر این گفتم نذر رو نمی‌برم و درصورت حاجت روایی سال بعد دوباره ادا کنم.وقتی داشتم تو مسیر میرفتم واسه روضه دخترم تو حین حرکت ماشین پستونکش رو احساس کردم از ماشین انداخت بیرون و مدام می‌گفت مامان می.زدیم‌کنار و کل ماشین رو گشتیم و مسیر و دوباره تا جایی که احساس کردم صدای پرت شدن ی چیزی اومد برگشتیم و هیچی نبود. کل ماشین و وسایل دخترم رو گشتم بازم هیچی نبود و به اجبار به خاطر اینکه دخترم اذیت نشه رفتم مغازه و پستونک خریدم و چهارصد و پنجاه کارت کشیدم همین حین که ناراحت بودم که دستم این ماه یکم خالی بود حتما بخاطر اینکه نذر رو ندادم این اتفاق افتاد و خلاصه اینکه تا رسیدم روضه نیم ساعت بود مجلس شروع شده بود و دیر رسیدم و همش تو فکر بودم تا اینکه یهو دخترم ساعت یک شب رفت سراغ ساک لباسی که باهام بودو دیدم گفت می و گفتم می می (پستونک جدید)رو‌میزه ولی دخترم دست کرد تو ساک و پستنونکی که از ماشین انداخته بود بیرون رو از ساک کشید بیرون...و‌خودمو شوهرم نگاهممون خشک شد که این پستونک از کجا اینجا سر درآورد در صورتی که موقعی که دخترم پستونک رو انداخت از شیشه ماشین بیرون این ساک بسته شده و عقب ماشین بود....🥹🥹🥹🥹🥹