۱۱ پاسخ

دقیقامثل من ولی من طبیعی اوردم اب دورش کم بود رشدش کم گفتن زایمان طبیعی سختی داشتم تادنیااومدراحت شدم واقعادردام یادم رفت ولی خداروشکردخترم سالم

عزیزم کدوم بیمارستان بودی؟نی نی ات خوبه؟حرکاتش کم هم شده بود؟

قدم نو رسیده رسیده مبارک عزیزم❤️تنت سلامت.
زیر سایه پدر و مادر عزیزانش بزرگ بشه.

مبارکه عزیزمم منم باید ۳۷ زایمان کنم رشد بچم دو هفته عقبه ابشم ۸/۵🤲🏻 دخترت ریز میزست؟

قدمش خیر باشه انشالله
عزیزم ب فوبیات غلبه کن و سعی کن ترسش از بین بره
اگه شستشو ندی و خشک نکنی ممکن عفونت کنه و بدتر میشه

بخیه کشیدنش اصلاااا درد نداره متوجه نمیشی همینطور شستنش بعد که از حموم اومدی با باد سشوار از دور خشکش کن
خیلی راحته اصلا بهش فکر نکن

امیدوارم قدمش براتون خیر باشه مبارکهه🥰

قدم نو رسیده مبارک

عزیزم دخترت دستگاه نرفت ؟وزنش چقدر بود
بچه من دوهفته وزنش عقبه میترسم تا اخر وزن نگیره

اینم بگم شروع عمل من برش خوردن شکممو توی چراغای بالای سرم تو اتاق عمل دیدم و بیشتر به فوبیام دامن زد
ایشاالله همتون همونجوری که میخواین زایمان کنین یهو خلافش اتفاق نیوفته بدون امادگی

مبارکه عزیزم قدمش خیر باشه الهی🥰

سوال های مرتبط

مامان مَهزاد مامان مَهزاد ۹ ماهگی
خب من اومدم با تجربه زایمان‼️‼️‼️
زایمانم اولش طبیعی بود، بخاطر شرایطی که داشتم بستری شدم برای زایمان.
روز یکم اسفند رفتم برای بستری خیلی استرس داشتم و استرس باعث گشنگی من میشد و مسخره بازی کردن من😁😁
مامانم و همسرم کنارم بودن، خیلی استرس داشتن( مامانم و همسرم از اول میگفتن برم زایمان سزارین ولی من میترسیدم 🙈
دکترم نامه بستری داده بود من فکر کردم بستری برای سزارین هستش ولی برای زایمان طبیعی بود.

خلاصه ۷ صبح بستری شدم سروم فشار بهم وصل شد ساعت حدود ۱۰ بود دردام خیلی شدید شد ولی چون با دخترم همش صحبت میکردم حالمو خوب میکرد انرژی خاصی پیدا میکردم ولی همچنان دردم زیاد بود خیلی زیاد.
۱۰ نیم ماما اومد بالا سرم و وضعیت رو چک کرد گفت که میره اتاق زایمان طبیعی رو آماده کنه. و اینکه گفت فول شدم هر وقت احساس زور زدن بهم دست داد صداش کنم.
منم احساس زور داشتم اما زیاد نبود ولی دردام خیلی شدید شده بود.
احساس تهوع بهم دست داد و دستم خورد به صفحه مانیتور که ضربان قلب بچه و انقباض رو نشون میداد. که یهو دیدم ضربان قلبش اومد روی ۱۱۹ بعد ۱۱۰ بعد ۹۰ بعدش شد ۸۰ بعد ۷۰ یهو صفحه قطع شد کلا ضربان صفر شد، زبونم بند اومده بود نمیتونستم داد بزنم، دوباره ضربان اومد ولی ۵۰ بود انگار انرژی گرفتم و با صدای بلند داد زدم گفتم بیایید کمک
همون لحظه دو تا پرستار و یدونه ماما بدو بدو اومدن اتاقم گفتم قلبش نمیزنه ماما فورا زنگ زد به دکترم که طبقه پایین بیمارستان داشت عمل فیبروم برای یه نفر دیگه انجام میداد. گفت که مریضتون که سفارش کردید افت ضربان کرده ضربان ۵۰ هست و مادر فول شده، دکترم گفت فورا بیارید پایین. اینم بگم که اتاق عمل زایمان سزارین پر بود. منو اتاق عمل زایمان کردن😂🤦🏻‍♀️
ادامه تایپک بعدی ‼️‼️