بالاخره نوبت منم رسید استراحت کنم😅
تا الان انقد شستم و پختم و سابیدم اونم با لامپه خاموش و بی سروصداترین حالته ممکن
بخدا از عصر هی خاستم یکم میوه بخورم الان موفق شدم😕نمیدونم قدیما چجوری میتونستن ۵-۶ تا بچه میوردنو به همه کارا میرسن الان چرا ماها هرکار میکنیم نمیرسیم😐

من همیشه میگم قدیمی ها بچه ها خدای بزرگ میشدن اصلا مثل من و شما سخت نمیگرفتن که حتما بهترین غذا آماده باشه خونم قبل خوابم مرتب باشه تا ه کارای فردا هم آماده میکنیم ولی اصلا اصلا قدیمی ها اینجوری نبودن ساعت ۷شب بلند میشدن شام میذاشتن کل روزم تو کوچه میشستن

ای بابا منم داره آش نذری میخورم خخخخ

وااقعااااحق گفتی

منم دقیقا تازه دارم یکم فالوده وبستنی میخورم

منم تو تاریکی مث جن کار میکنم

منم اومدم

عزیزم قدیما بچه ها واقعا اروم بودن ما این شیطون ها خواب ندارن که نمیدونم تاثیر مولتی داروهاس که نیدیدم یا اونایکه تو بارداری خوردیم
من خودم مامانم می گفت اینقدررر اروم بودی همش خواب می رفتم تمام کارام می کردم میامدم هنوز خواب بودی خودم دلم می سوخت بهت شیر میدادم وگرنه عمرا گریه می کردی
ما اینا یه جا بند میشن؟؟

نوش جونت عزیزم خسته نباشی