اوایل خیلی سخته منم همین بودم الان نزدیک دو ماهشه یکم قلقش دستم اومده تا میخوابه غذا میخورم یکم به تغذیه خودم میرسم چون دیگه به کل داشتم مرده متحرک میشدم
یاد خودم افتادم چقدر سردختراولم داغون بودم ن شب خواب داشتم ن روز دست تنها دومی خوب بودش آروم بازم بین کارهام گیرمیکردم خسته بودم ب کارهام برسم سومی نمیدونم چطوری باشه 🥴
وااای منم همینم 😥😥😥😥
عزیزم تا دوماهگیش تقریبا وضعیت همینه بعد اون هر روز بهتر از دیروزش میشه
خونه منو نگاه کنی شده جمعه بازار🤣🤣🤣دیشب پدر مادرمو آورد جلو چشمم الانم میگه فقط تابم بده
خاباشم هم درحد پنج تهش ده دیقه س بیدارم ک هست فقط جیغ و گریه...
من که نزدیک دو ماهه نخوابیدم خسته ام اعصابم خورده همش گریه میکنه شبا بیداره
منم واکسن بچه م نزدیکه دوماهش شد خودم و خواهرشوهرم با بچه هاش و مادرشوهرم همه جمع شدیم خونه مادرشوهره سه تا خانواده باهم نمیتونیم نگهش داریم تازه اکثرا یا غذانمیرسیم درست کنیم نمیخوریم یا ازبیرون، بخدا حق داری
نوزادداری سخت ترین کاره ، من حتی موهامو سه روزه شونه نزدم یه غذای خوب درست نکردیم این چند وقت،کولیک هم ک امان ما و بچه رو دراورده
ولا منم تو همین وضعیتم الان منتظرم بخوابه ساعت یک شده هنوز نهار نزاشتم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.