تجربه زایمان ۳
،باز چند دقیقه ای نگذشته بود که همون پرستاره اومد شکممو فشار داد باز یه عالمه جیغ زدم ،این وسطا بچمم آوردن ولی اینقدر درد فشار دادن شکمم زیاد بود نمی‌تونستم نگاهشم بکنم،پمپ درد و شیاف دیکلوفناک هم برام گذاشته بودن که خدایی دردمو کم میکرد تند تند شیاف میذاشتم ،بازم پرستار اومد شکمم فشار داد ،شبم اومدن بلندم کردن راه رفتم اونم یه کوچولو درد داشت یه درد قابل تحمل،فرداشم مرخص شدیم و اومدیم خونه من و دختر قشنگم.با شیاف دردام کم بود والانم خدارو شکر دردی ندارم.امیدوارم همتون به سلامتی زایمان کنید و نی نیای قشنگتونو بغل کنید.عکس دخترم هم پایین میذارم

اوخودااا چه قندهههه😍😍🥹🥹🧿🧿مبارکه قدمش عزیزممم

چرا اینقدر فشار

ای جانم بسلامتی خوش قدم باشه نوا خانم

عزیزم مبارک باشه قدمش پربرکت

ای جانم ‌‌‌...قدمش پر خیرو برکت باشه
وزنش چن بود به دنیا اومدنی

ب من گفتن یه فشار بود شما چرا چند تا فشار داشتین؟؟بعد مگه پمپ درد واسه این نیس ک دیگ تو بیمارستان شیاف نزاری؟ پ چرا هم پمپ درد هم شیاف

مبارکه عزیزم ماشاءالله😍😍😍

ای جانم عزیزم بسلامتی ❣️❣️❣️

مبارکه عزیزم منم دخترم ۳۷ هفته و۳ روز دنیا اومد ولی طبیعی، چن کیلو بود نی نیت

مبارکه عزیزم....این همه فشاربرای چی

مبارک باشه خوش قدم باشه

ای جان مبارک باشه عزیزم قدمش پراز خیر وبرکت😍😍