۱۲ پاسخ

عزیزم بعدش خبری بهمون بده نگران شدم

ببرش دکتر سریع درمیاره

ببرش دکتر دختر عمه من مهره کرده بود دماغش بردن دکتر درآوردن براش

خواهرزادم هفته پیش مروارید خواهرشو کرده بود دماغش ۵ سابشه برده بودن اوژانس دراورده
فقط چیزایی که گفتم رعایت کنی ها که نره تو مجاری

ببر اوژانس زود دربیاره
نزار دراز بکشه
نزار گریه کنه
و نزار دست بزنه

چیزی نیست برادر من بچه بود اینکارو کرده بود ببر دکتر درش میارن

سریع برو بیمارستان

وااااای زود ببرش دکتر

دخترجاری من مهره دست بندشو کرده بود تو دماغش اونم چندتا بردن بیملرستان اونجا دراوردن حتما ببر بیمارستان

زود ببر بیمارستان فقط

ببرش بیمارستان سریع درمیارن عزیزم سریع ببرش

عزیزم زودترببرش دکتر

سوال های مرتبط

مامان باران کوچولوم مامان باران کوچولوم ۲ سالگی
چفد سخته مادر بودن، از صبح ک بیدار میشم تا اخر شب سعی میکنم مادر خوبی باشم براش،ولی ی جاهایی از دستم در میرع🙂💔امروز غروب عصرونه نخورد، ظهرم زیاد غذا نخورد شب هم غذا نخورد یکم سیب زمینی سرخ کرده خورد و خوابید،عصری بردمش پارک با ابجیم، اندازه ۲ ساعت بازی کرد اومدیم، یهو لج کرد سر چیز مسخره،باباشم با تلفن صحبت میکرد با صاحب بار این میرفت ور گوش اون جیغ میزد گریه میکرد هرکار میکردم اروم نمیشد اصن بغل من نمیومد، باباشم یکی محکم زد ب کمرش طوری ک جای ۵ تا انگشتش موند رو کمر بچه🥲انقد نشستم گریه کردم، با باران دوتایی گریه میکردیم، سعی کردم ارومش کنم، اروم نمیشد، از حرصصصص زیاد الکی خندم میگرفت ی لحظه اوووج گرف گریه ش ب خودم گفتم نکنیاااا ک یهو دستم خیلی بی قرار رفت تو صورت باران🥲💔 اصلااااا دست خودم نبودم اعصابم زد ب دستم، بچم هی با گریه میومد صورتمو نگاه میکرد ببینه واکنشم چیه،😕😕ب هیچ سراطی مستقیم نمیشد ک گولش بزنم، طوری بود ک میگفت اصلا ب من دست نزن،خلاصه بعد از کلی گریع بیهوش شد از خواب،
همش میگم بچه ۲ ساعت پارک بهش خوش گذشت اومد خونه از دماغش در اومد،شب ک میشه غصه عالم میریزه رو دلم بابت باران،حس میکنم خیییلییی کم میزارم براش،😔