۱۰ پاسخ

زوده بابا اذیتش نکنید
از الان بره سال بعدم بره سال بعدشم ک پیش دبستانی
از حالا تا کی ؟

کارکاه مادرکودک ببرش گاهی ک کم کم مستقل بشه

صبر داشته باش جذب میشه ...منوپسرمو که بردم یه خانم اونجا تو حیاط بود میگفت یکماه هستش هر روز اینجا میشینم تا کلاسش تموم شه بچه ش پیش دبستانی بود ...دیگه پسر من همون روز اول موند به منم گفت برو خونه به بابا بگو عصر دنبالم بیاد ...از فردا دیدم پسر اونم بدون مادرش موند وخانم راحت شد

وای منم باید ببرم

اواااا چراااا اولش ک خوب بود

عزیزم من پسر بزرگام مدیر مهدشون پروسه اش این طوری بود با همه ی بچه‌ها ،اول یک هفته مادر با بچه تو مهد بود بعد از یک هفته مادر میگفتن بعد از یه ساعتی بره و بچه همون جا پیش مدیر مهد بود خانم مهربونیت بود ،تا هر وقت دلش میخواست می‌رفت تو کلاس و دوباره میو مد پیش مدیر ،یک ماهیتی هم به پیشنهاد مدیرشون براشون سرویس می‌گرفتم چون میبردمشون دنبالم گریه میکردن،بعد از یه ماه اوکی شدن

عزیزم اگر لازمه بیشتر پیشش بمون تو مهد تا جذب بشه اناظار نداشته باش دو سه روزه جذب بشه گاهی برای بعضی بچه ها یک ماه هم طول میکشه یه مدت تو سالن بمون بگو هروقت خاستی بیا بهم سر بزن بعد بگو میرم تو ماشین اجازه ندارم تو سالن بمونم ولی میام بهت سر میزنم بعد یه مدت بگو گاز مثلا روشن موند میرم خونه خاموش میکنم میام دوساعت بعد مثلا برگرد .کم کم پروسه رو پشت سر بذارین که اذیت نشه بچه هم

من الان اومدم مهد یک ساعت بیشتر نیست فعلا توی سالنم دخترمم توی کلاس

زوده منم میخواستم ببرم مهد دخترخالم مربی مهده گفت این کارو نکن بقیه سناشون بالاتره و وابستگی بچه سه ساله بیشتراز۴الی۵ ساله اس پس تا ۵سالگی نذار کلاسایی بزار کنارش باشی یا یه ساعت بیشتر نشه

منم وضعم همینه رفتم پیش مشاورش گفت دیگه نبر بمون یکی دوماه بعد
توی این مدت براش کتاب و قصه بخون

والا زوده حق داره

سوال های مرتبط

مامان آدرینا مامان آدرینا ۳ سالگی
سلام مامانا من به کمکتون نیاز دارم
چند وقتیه آدرینا میبرمش پارک از بچه ها یاد گرفته از سرسره میره بالا،
من خیلی تذکر میدم میگم لباسای بچه ها کثیف میشه اینکار خوبی نیست خب می دیدم اعتنا نمیکنه منم بهش گفتم اگه بخوای تکرار کنی دیگه نمی برمت پارک،گفت باشه من دیگه از پله میرم بالا
میریم پارک به حرفم گوش میکنه بعد باز تکرار میکنه.من توی پارک و قبل از رفتن اینقدر بهش میگم که زبونم میخواد مو در بیاره،چند باره از سر سره که میره بالا مامانای دیگه نگاهش می‌کنند منم مدام تذکر میدم امشب یه خانمی گفت دختر باید از پله بری من کمی ناراحت شدم اما حق رو به اون خانم دادم خب یک بار دو بار با احترام بگن ممکنه بار سوم چیزی بگن بد شه و منم جواب بدم.
من اصلا دوست ندارم بخاطر از سرسره رفتن بالای دخترم که میدونم بدترین کاره با کسی بحث کنم .
میگه ببریم‌ پارک دیگه نمیرم از سرسره بالا باشه دیگه نمیرم اما باز میره
تکرار تذکر گوشزد برات بستنی نمی‌خرمو الان می برمت خونِهو علکی برم ولش کنم بیام از پارک همانا گوش نکردن و منو به هیچیش حساب نکردنم همانا
من چ کنم؟