۵ پاسخ

منم گاها اعصبی میشدم حوصله بچمو نداشتم یاهمش دوست داشتم توخونه باشم بیرون نمیرفتم هی به همسرم میگفتم احساس میکنم افسردگی گرفتم میگفت نه الان بچمون یکسالشه تاالان نمیمونه خلاصه ازمایش کلی دادم دیدم ویتامین د ازحدنرمال خیلی خیلی پایینه که باید درمان میشدم وگرنه افسردگی میاد که هرهفته امپول ویتامین د میزنم الان حال روحیم خیلی خیلی خوب شده وقرص فلوکستین 10میخورم عالیه

یعنی اون لحظه کنترل نداشتی روی رفتارت؟

آره واقعا خطرناکه و دست مادر هم نیست شوهر ها هم ماشاالله یه ذره درک ندارن

منم همین حالت ها رو داشتم‌واسه دختر یکساله ام...عصبی میشدم داد میزدم و خودم و‌به زور میگرفتم نزنمش...به خاطر‌دخترم رفتم دکتر و‌ارامبخش میخورم.الان خدا روشکر خوبم.شما چه درمانی در پیش گرفتید؟؟

وای منم افسردگی شدید گرفتم تو بارداری نیاز به توجه و محبت خیلی زیاد داشتم که دریغم میکرد ازش و بشدت شکاک شده بودم هنوزم هنوزه خوب نشدم همش شک میکنم عصبیم . ی دوره شروع کردم قرص انداختم تاثیر نکرد برام

سوال های مرتبط