امروز دلو زدم به دریا رایان رو گذاشتم تو ماشین دوتایی رفتیم شهربازی 😄
و اولین تجربه خوب بود راضی بود میترسیدم گریه کنه من پشت فرمون هول بشم البته برا محکم کاری دختر عموش رو با خودمون بردیم که بشینه پیش. رایان 😉☺️😉
رفتیم شهربازی با گریه برشگردوندیم 😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫
خلاصه دیگه از این به بعد ایشالا دوتایی با ماشین همه جا میریم ،
الانم با دختر عموش اومدیم خونه برا شام لازانیا درست کردیم جاتون خالی
و چقدر سخته از بچه های نوپا عکس گرفتن 😬😬😑😑👇👇👇

تصویر
۷ پاسخ

خوب کردی منم رایان یکم بزرگتر بشه همین کارو میکنم

کجا شهربازی بردیش؟

😍😍😍😍عزیزممم چ خوب ایشالا همیشه بخوشی
من کوهیار از زمانیک چهل روز هم نمیکرد تنهایی میبردم میرفتم بیرون دیگ برام عادی شده همجا میریم خودمو خودش ایشالا همیشه باهم لحظات خوشی سپری کنین🤗

من از همون اولا میزارم ماشین و میریم بیرون ..همسرم شیفتیه خودم باید کارهامو بکنم.ولی هنوزم ترس دارم

ای ول چه حس خوبی درک میکنم،توصندلی ماشین تا حالا نمیذاشتیش مگه

آخ امروز دلم لازانیا میخواست.
نوش جونتون

عزیزم کفشاشو اینترنتی خریدی

مقالات مرتبط

رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
انواع صندلی ماشین کودک
انواع صندلی ماشین کودک + راهنمای خرید آن
از خواب پریدن کودک با گریه
از خواب پریدن کودک با گریه نشانه چیست؟
رفتار با کودک حساس
رفتار با کودک حساس و زود رنج | راهکارهای تربیتی کودک حساس

سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۱۶ ماهگی
آقا رایان هوابیده شوهری هم رفته سرکار من و تنهایی شب ،
شروع کنیم کتاب بخونیم (البته قبل شروع کتاب نیم ساعت دنبالش گشتم اقا رایان انداخته بود کف ماشینش 😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫)
وقتی کتاب میخوندم و به خونه نگاه میکردم فکرم رفت به پارسال این موقع که تازه از شهرستان برگشته بودم و قرار بود از این به بعد دوتایی بچه رو نگه داریم مخصوصا شیفت های شب بهزاد تنهایی باید نگهش دارم ، استرس داشتم ولی به هیچکی نمیگفتم گفتم اخه باید ی جوری کنار بیام تا اخر نمیشه که یکی پیشم باشه 😐
من قبلا شبارو خیلی دوست داشتم ولی بعد زایمانم شب ها ی جورایی دلهره تو جونم میانداخت که دیگه دوست نداشتم شب بشه حتی بعد زایمانم ک اومدیم خونه یادمه شوهرم شیفت شب بود رفت سرکار با مامانم دوتایی موندیم و احساس خفگی و ترس داشتم اصلا نمیتونستم بخوابم هی رایان رو نگاه میکردم طول روز یکم میخوابیدم ، الان دارم فک میکنم بدنم به کم خوابی دیگه عادت کرده من حتی طول روز نمیخوابم ولی با این حال خوبه اکیم ،
و اللن نسبت به پارسال خیلی بهتر شدم رایان میخوابه من کار میکنم کتاب میخونم پارسال با رایان خسته میوفتادم منم میخوابیدم یا میدیدی نصف شب با گریه بیدار میشد مینداختمش رو پام ولی. الان انگار واقعا بزرگ شه و منو درک میکنه دیگه اون خستگی های یکسال پیش نیستش
درسته هر دوره ی بچه داری خودش چالش داره ، راه رفتن ، مدرسه رفتن ولی به تظرم من نوزادی سخت تره مخصوصا بی تجربه هم باشی ، 😊😊😊
خلاصه بریم شیر بخوریم و کتاب بخونیم 🤗🤗
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان رایان مامان رایان ۱۶ ماهگی
سلام خانوما ظهر همگی بخیر ،
دیشب رایان کل شب رو نق زده نذاشته منم بخوابم هی تو خواب تکون میخورد روش ملافه هم میکشیدم گریه میکرد مینداخت اونور خلاصه نمیدونم شب چش بود ...
دیگه ساعت ۶ صبح به بعد اروم خوابیده منم تونستم بخوابم . دیر بیدار شدیم صبونه هم نیمروشو کامل خورده خودش یاد گرفته با چنگال خوردن رو میزنه سر چنگال میخوره 😆😅🤣😅 با کلاسه مامانشه 😍😍😍
این تشک بازی هم برا بچه های نو پا خوبه و به شناخت حیوانات و صداشون کمک میکنه ، رایان که خیلی دوست داره پاهاشو محکم تند تند میکوبه روش 😆😁😅🤣
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فاطمه مامان فاطمه ۱۶ ماهگی
با دخترم که صبحانه‌ خورده بالا آوزد از اون موقع خوابیدم تا سهبراش یه فرنی بیسکویت درست کردم خورد

بعد براش سه سوپ مقوی گذاشتم خورد رفتیم بیرون خریدامون رو کردیم
اومدیم دخترم خیلی نق زدن گریه کرد تا یه پنکیک درست کنم الآنم خوابید برم یکم آشپزخونه رو مرتب کنم و یه چیزی بخورم

شام هم دخترم داره
برای خودمون املت میپزم🙃

بگما با دخترم امروز کلی بازی کردم مادر خوبی بودم در کل 😂
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان رایان مامان رایان ۱۶ ماهگی
خواهر شوهرم با دخترش اومدن خونمون ...
یه بسته هله و هوله خریده دخترش از صبح هی باز میکنه دونه دونه میخوره ی بارم ی لواشک داد دست رایان گفتم نه هیچی نده دستش اینا خوب نیست خودتم نباید بخوری رایان نهایتش چوب کنجدی میخوره من اینجور چیزا هیچ وقت نمیدم دستش ☺️
بعد نشست پشت تبلبتش کارتون نگاه کرد حتی گفت رایان بیا باهم کارتون نگاه کنیم گفتم نه رایان گوشی و تبلت اصلا نگاه نمیکنه ، کارتون هم نهایت تو تی وی میذارم یکم نگا کنه گوشی خوب نیست ،
خلاصه من تعارع ندارم سر بچه ام کسی کار اشتباهی بکنه میگم بهش ،
شوهرم زنگ زده بود که چیکار میکننن با رایان بازی میکنه الیانا گفتم نه بابا با تبلت کارتون نگاه میکنه گفت عجبا همش کارتون میگه تو اینجوری تربیت نکن بچه رو که فقط گوشی و کارتون نگاه کنه ، میگم خب باید به بچه بگی چه کاری درسته چه کاری غلط وگرنه بچه از کجا بدونه وقتی هی هله و هوله میخوره مامانم چیزی نمیگه بهش بعدا به مشکل میخوره بزرگ شدنی ،
خلاصه بچه هادسته گل هستن و عزیزن ولی تربیتشون عزیزتر و مهم تره ،
اینکه بتونی حیلیا چیزا به بچه یاد بدی خیلی سخته ،
الانم پسرم خوابش میاد به الیانا میگم برو رو مبل دراز بکش تا رایان رو بخوابونم بعد هر کاری میخوای بکن ولی گوش نمیده با رایان بازی میکنه 😏😏😏😏 پسر منم تا همه نخوابن نمیخوابه و شدید خوابش میاد
یعنی پشیمون شدم از اینکه گفتم بیاین خونمون 🫥🫥
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان سوفیا مامان سوفیا ۱ سالگی
سلام خانوما وقتتون بخیر باشه من درباره ی یه چیزی دوست دارم نظر شمارو بدونم ما جمعه ها میریم باغ پدرشوهرم اینا داخل روستا خونه هم دارن بعد همسرم اسرار میکنه پنجشنبه شبم بریم بمونیم خلاصه هر هفته میریم و من و همسرم با هم میریم کوه و دشت نوردی صبح جمعه و معمولا تو اون تایمی که ما میریم دخترم خوابش میاد و با خودم نمیبرم میسپرم به مادرشوهرم دیروز هم همین اتفاق افتاد(دیروز رفتنی هم گفت دخترتم ببر گفتم خوتبش میاد میخواد بخوابه وگرنه میبردم ) ولی برگشتم دیدم بچه رو سپرده به عموش اونم برداشته برده باغ دخترم توی آلاچیق خوابش برده بچه آورده خونه .من ناراحتیم از اینه که دختر بچه رو سپردم به اون نه به عموش هر چند عمرا دیگه این کار رو بکنم شما جای من باشین چطور رفتار میکنین ؟؟؟؟؟
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان دلوین مامان دلوین ۱ سالگی
دیشب دلوین بردیم شهربازی با دختر خاله‌اش. سه تا بازی کرد قیامت درست کرد که بازم میخوام .اوردیمش خونه تا ۶ صبح گریه کرد بزور خوابوندیمش هر چی بدنشون ماساژ میداد با روغن و استامینوفن هم دادم فایده نداشت..یهو شوهرم گریپ میکسجر ۳۰ سی سی ریخت تو شیشه بهش داد .اصلا شیر نخورده از ۹ شب
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان گودی مامان گودی ۱ سالگی
بچه های شما تو ماشین راحتن؟
بچه من تا دوماهگی شبا با ماشین تاب میدادیم بخاطر کولیکش ک بخوابه ولی از چند وقت بعدش دیگه مگه‌ تایم خوابش بود وگرنع تو ماشین نمیهوابید الانم نیم ساعت ک تو ماشین میشینه خسته میشه گریه میکنه میخواد بره بغل باباش خلاصه خیلی اذیت میکنه جرات نمیکنم ی مسیر کوتاه برم گاهی وقتا ی ربعم تحمل نداره تو ماشین بمونه خیلی ناراحتم قید مسافرتپ زدم کلا از الان میگم زهرمون میشه با هواپیماهم میگم باز یچیزی درنیاره گوش درد بگیره
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان jojerangi مامان jojerangi ۱ سالگی
ساعت ۳پسرم تو خواب دیدم گریه اومد شدت گریشم با جیغ بود خلاصه چند دقیقه گردوندیمش تا از خواب بیدار شد تو خواب جیغ میزد با گردنشو میخواروند بیدار شد کمی گریه کرد رو پاش گذاشتیم کمی خودشو پیچ میداد دیگه یکم با گوشی براش فیلم گذاشتم بهتر شد الآنم رو پامه اما نمخوابیده رو شکمش اگزما زده
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان پسر مامان پسر ۱۶ ماهگی
مسافرت با بچه خیلی سخته؟؟؟ سه ماهش بود رفتیم اذیت داشت ولی خب چون جابه جا نمیشد اونقدر سخت نبود، برای اخر هفته جا رزرو کردیم ولی از الان استرس دارم😬😑
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان ۲ ریزه مامان ۲ ریزه ۱ سالگی
چه غذاهایی رو بچه هاتون با میل میخورن؟
بچه های من درست و حسابی نمیخورن دوتایی یه پیاله دوتایی ی بشقاب غذا میخورن بعضی غذا هارو دوس ندارن تف میکنن
شماها چی میدین
و اینکه بلغور رو دوس دارن تو اش اینا با بلفور چیا میشه درست کرد براشون
مامان گندم مامان گندم ۱ سالگی
امشب دخترم از پشت سر محکم خورد زمین، یکم گریه کرد ولی من خیلی میترسم، البته من خونه رو کامل موکت کردم از این پرز بلندا
نگرانم به نظرتون باید کاری کنم!؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ♡آقا علیرام♡ مامان ♡آقا علیرام♡ ۱۶ ماهگی
امروز با علیرام اومدیم خونه ی مادرجونم(مامانبزرگم)🥺❤️
و برای اولین بار پسری با پسرخالش حسابی توی شن و ماسه ها غلت زدن و کیف کردن🫡
ک البته منو ابجیم هم تهش اضافه شدیم بهشون😅😂
و خلاصه ک ۴تایی خاک بازی کردیم و خیلی خوش گذشت🌸
تجربه ی خوبی بود و بنظرم حتما امتحان کنید
هرچقدرم کثیف کاری بشه،بازم خیلی برای رشد و خلاقیت بچه و مامان بچه خوبه😂😂
بمونه به یادگار از اولین خاک بازی خونه ی مادربزرگه🥺❤️
۲۵مرداد۱۴۰۳🌸❤️
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان روژان🐣 مامان روژان🐣 ۱۴ ماهگی
من امروز واسه اولین بار دخترمو تنهایی حمام بردم( واسه من یه چالش بزرگ بود چون حماممون زیر حیاطه فضاش سرده, من ترس سرما خوردنشو دارم) ، البته من از نوزادی خودم میشورمش اما یه نفر باید پشت در باشه بگیرتش ، امروز دلو زدم دریا گفتم با هم میریم هم خودمو می‌شورم هم خانم خانمها و اما آنقدر گریه کرد من فقط شامپو ریختم رو سرم و ولش کردم دختری و شستم و مدام ترس میومد سراغم که نکنه نتونم درست حوله بگیرم آخ خدا کنه همسرم بیاد ، چرا آخه این کارو کردم اونم تو این هوای بارونی و کلی دلشوره دیگه اما تونستم 😌 مامانا شماها چجوری حمام میبرید بچه هاتونو؟؟
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان رایان مامان رایان ۱۶ ماهگی
یعنی رایان از وقتی اومدیم شهرستان انقدر تو حیاط و باغ شیطونی میکنه که شب ساعت ۱۰ میره توجاش سرشو میذاره رو بالش انرژیش دیگه تموم میشه 😄 منم میرم پشتشو ماساژ میدم قصه به نصفش نرسیده میخوابه 😅😅😅😅
واقعا بچه هایی که تو خونه های حیاط دار بزرگ میشن کیف میکنن ، کل روز انقدر بازی میکنه که دیگه شب به زور نمیخوابونم تا نق بزنه راحت میخوابه جتی برا شیر شب هم بیدار نمیشه 😅😅😅
اپارتمان خیلی بده برا بچه ها تو ۴ دیواری افسرده میشن، 🤐
خلاصه که از اینجا رفتیم رایان قراره تو خونه نق بزنه حوصلش سر بره ،
شوهرمم میگه میبینی بچه اینجا چه کیفی میکنه هم دورش شلوغه هم حیاط و باغ هست کلی کیف میکنه بازنشت شدم بیایم اینجا ، ولی من دو دلم من شهر بزرگ رو برا زندگی دوست دارم ولی شوهرمم میگه تهران همش دود و ترافیک وقتی دیگه بازنشست میشم برگردیم اینجا کنار حانواده هامون باشیم 😏 که رایان هم کیف کنه
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان شایلین مامان شایلین ۱۵ ماهگی
سلام مامانا
سرظهری ساعت ۲ شایلین پشت پشتی افتاد نشسته بود تو قابلمه تا بیام در بیارم عقب عقبی افتادروی فرش اشپزخونه
گریه کرد منم باهاش گریه کردم
الان یه ساعت پیش رفتیم بیرون شدید استفراغ کرد
البته سوار ماشین شدنی استفراغ میکنه یکمم شیر خورد یه جا بند نشد تکون خورد
به نظرتون از اونه یا سرش؟