۱۲ پاسخ

وایییی از دخالتای بی جا متنفرم... منم مجبور میشم به جمایی برم اول ازز همه زنداییم دییوونم کرده که انقدر خونه موندی بچه هیچکیو نمیشناسه خب چیکار کنم برم سر چهار راه وایسم همش.... رو مخمه... بعد بوس کردن بقیه هی میگم بوس نگنید به ی ورششونم نیس

اکثر اوقات بزور باید بدیم اینا دلسوز نیستن بچه یا برفک داره یا دندون یا رفلاکس اونا نمی‌فهمند منم برفک یک ماه پیش زده بود مهمونی بودم شیر نمی‌خورد حتی شوهرم می‌گفت سیر گفتم به کار مادر کار نداشته باش نه بچم یکاری هست بعد گفت از داروخونه فلان قطره بگیر گوش نکرد گفت عطاری کنار گفته خودش خوب میشه خوب نشد بدتر شد دیگه بردمش دکتر همون قطره رو نوشت اینقدر دعوا کردمش گفتم من به تو گفتم تو چیکار به عطاری داری ذقغع آخرت باشه نظر بقیه براات مهم تر دیگه خوب شد گوش می‌کنه

من حرفای دیگران به کتفمه🤣
فقط نگاه میکنم
بخای توجه کنی حتی غریبه هام حرف میزنن
چندروز پیش تو ماشین بودم من جلو، یه آقایی ازپشت گفت شیشه رو بده بالا بچت سرما میخوره😐بعدساعت۱۱من داشتم ازگرما ذوب میشدم،گفتم مرسی ک گفتید
بعد اینکه جانام گاهی اوقات شیر نمیره یعنی کم میخوره،منم عذاب میکشم ولی ب زور ن بهش شیر میدم نه غذا

دقبقا دختر منم جایی شیر نمیخوره

دقیق منم همین طوری

آخ که میجوشم از دستشون😑😑
واسه من هی میگن عق این چه سوپیه بهش میدی ، چقد زشته ، ندش گناهه در صورتی که همون سوپو اگه میکش نمیکردم خودشون مثل خر میخوردن .

خب عزیزم وقتی به زور بهش شیر میدی بدتر میشه دیگه ، حالا بخاطر دندون یا رفلاکس یا هرچیز دیگه ای اون تایم نمیخواد شیر بخوره ، وقتی شما به زور و ترفندهای مختلف میدی کم‌کم از شیر بدش میاد و میره تو فاز اعتصاب

قد و وزن ۶ماهگیش راضی بودی؟؟

من ک بخاطر همین چیزا شش ماهه هیچ جا نرفتم

آره آیهان هم همینه
بعد مادرشوهر و خواهرشوهرم احساس میکنن بچه داریشون خیلی فوله میگن بده ما شیرش بدیم میخوره
آیهان هم شروع میکنه به جیغ و گریه دیگه لج میکنه از دست خودمم نمیخوره
سری آخر قبل از اینکه بگن خودم پیش دستی کردم گفتم وقتی جایی میرم یه عده هستن ادای دایه مهربان تر از مادر در میارن میگن بده ما شیرش بدیم فک میکنن بچه داریشون خیلی عالیه الان معجزه میشه آیهان شیر میخوره ولی یکی نیست بگه اگه بچه داری بلدین برای بچه های خودتون وقت بزارین تا بچه انقدر عقده ای و بی تربیت بار نیاد
آخه خواهرشوهرم بچش ۴ سالشه هنوز پوشک میشه هنوز رو پای مامانش میخوابه بعد مدام هم داره به همه فحش زشت میده. فحش زشتتتتتتاااااا. حتی به من
دیگه اونا هم به خودشون گرفتن نگفتن بده شیرش بدیم

دقیقاا دیگ این سفرآخر باخونواده م رفتم بهشون فهموندم خودشونم دیدن ک شیرخوردن هانا قلق داره هی نگن نمیخوره نده

بچه من هر کجا بغیر خونه خودم باشه ی قلُپ شیر نمیخوره حتی اگه ۳ روز بیرون از خونم باشم
و ببخشیدا من سگترین میشم و بخاطر همین الان نزدیک ب ۷ ماهه حتی خونه بابامم نرفتم با اینکه دو قدم راهه میرممم نیم ساعت میمونم میام البته ک پسر اولمم همین بود دقیقا

سوال های مرتبط

مامان یاسین مامان یاسین ۸ ماهگی
در مورد تاپیک قبل
اولا که بچه اگه گرسنه باشه صددرصد خودش گریه میکنه یا نق میزنه یا بیدار میشه شیر میخوره و قرار نیست وقتی گرسنه هست ۱۲ ساعت بخوابه .
بعد اینکه یاسین از ۲ ماهگی اکثرا خودش بیدار نمیشد شیر بخوره به جز وقتایی که دلدرد داشت یا مشکلی داشت خودش هی درخواست شیر میکرد بهش میدادم بقیه رو خودم هر سه ساعت پا میشدم تو خواب بهش شیر میدادم پس اینکه میگم شیرش قطع شده یعنی تو خواب هم اگه بدم نمیخوره و امتحان کردم نمیخوره
بعدم دکترش در جریانه و گفت خیلی هم خوبه که این تایم رو میخوابه و شیر نمیخوره هم برای دندون هم برای رشدش هم برای رفلاکسش . گفت تا ۱۲ ساعت هیچ عیبی نداره از ۵ ماهگی شیر نخورن .
یه مورد دیگه یه ساعت قبل خواب غذا میدم بهش و سیر میشه موقع خواب هم دوبرابر حالت معمولی شیر میخوره . که سیر بمونه تا صبح .
و مورد آخر اینکه بخدا که هر بچه ای متفاوته نه یاسین غیرنرماله نه بچه ای که شب تا صبح سه بار شیر میخوره غیر نرماله . و نه من بی فکرم که شیر ندم بهش یا اینکه بدون مشورت دکتر کاری کنم .
و خیلی معذرت میخوام که میام اینجا چیزی میگم شماها رو نگران میکنم .
ممنون که از من بیشتر پسرمو دوست دارین .
و ممنون واقعی برای مامانای بادرکی که میدونن قطع شیر شب یعنی چی
مامان یاسین مامان یاسین ۸ ماهگی
واقعا از خونه ی فامیل و دوست و آشنا رفتن با یاسین دیگه دارم زده میشم
هرجا میرم یه بچه ای دارن که هم سن و ساله یاسینه
خودم اصلااااا اهل مقایسه نیستم ولی همش دارن مقایسه میکنن چه خوب چه بد
خداروشکر که یاسین ماشالله از همه نظر هم بهتره هم وزنش وهم قد ، درسته ۴ دست و پا نمیره هنوز ولی از شش ماهگی مستقل میشینه حالت ۴ دست و پا رو میگیره ولی میوفته ، دستاشو میگیرم خودش کامل وایمیسته زیر بغلش بگیرم راه میره تکیه بدم به میز ولش میدم با کمک وایمیسته ، دوتا دندون داره .
ولی مدام دارن مقایسه میکنن
یعنی مثلا نمیگن که چرا ۴ دست و پا نمیره و اینا
مقایسه شون اینجوریه چرا بچه ی اونا وزنش کمتره یا قدش کوتاهتره یا چرا دندون نداره یا چرا یاسین نشسته خوب غذا میخوره بچه ی اونا نمیتونه بشینه بخوره باید بخوابه و چراهای دیگه
یا مثلا میگن شیرخشک خورده تپل شده 😑 وگرنه اگه فقط شیر خودت میخورد لاغر بود ، در صورتی که تا ۴ ماهگی شیر خودمو میخورد فقط بیرون میرفتیم شیرخشک میدادم گاهی . ۴ ماهگی هم ۸۲۰۰ بود وزنش 😒 بعد کم کم شیرخشک بیشتر خورد
دیگه راستیش خسته ام کردن اطرافیان
از شانس من همه حتی دوستام یه بچه ی نزدیک به یاسین دارن
هرجا میرم مدام باید مقایسه کنن
حتی میپرسن چند وقت یبار یه قوطی شیر میخوره
روزی چند وعده غذا میخوره چندتا قاشق میخوره
چندتااا پوشک خیس میکنه 😩☹️🤐😑🤧
هرچی هم میپیچونم و هیچ وقت جواب درست درمون نمیدم بازم همینه .
دلم براش میسوزه که تا آخر عمر میخوان مقایسه کنن بقیه رو باهاش
میخوام یجوری از این محیط دور نگهش دارم نمیدونم چجوری ، نمیتونمم باهمه قطع رابطه کنم
مامان یاسین مامان یاسین ۸ ماهگی
نمیدونم مادرشوهر من چرا اینقد اصرار داره که یاسین نمیخواد شیر بخوره .
با اینکه بهش نگفتم اصلا که یاسین یه مدت اعتصاب کرده ولی تا منو دیده میگه شیر میخوره گفتم اره .
یه ساعتش قبلش شیرش داده بودم بعد که رسیدم خونه اونا دیدم داره گریه میکنه به همسرم گفتم شیر درست کنه اونم رفته ۴ تا پیمونه درست کرده . سه تای اولشو یه ضرب خورد یه پیمونه ی اخرشو دیگه واقعا گرسنه نبود نخورد ، دوباره اومده میگه نمیخواد شیر بخوره ، فکر کنم دیگه کم کم نخوره 😑🫤 گفتم تازه شیر خورده بوده سیره . دوباره رفتم تو اتاق خوابش کنم چون جای خواب عوض شده بود گریه میکرد نمیخوابید شیرشو دادم که شاید با شیر بخوابه ولی شیرش خورد هنوز بیدار بود و گریه میکرد دوباره دروباز کرده اومده تو میگه شیر نمیخوره که گریه میکنه ؟! وااای دلم می‌خواد جرررش بدم . چون خودش دخترش از ۴ ماهگی دیگه شیر نخورده و بچه های فامیلشون الان شیر نمیخورن منتظره تو یاسین هم یه چیزی در بیاره ☹️
گفتم شکرخدا که بهش نگفتم یه مدت نمیخوره 🫤