۷ پاسخ

منم شب زایمانم انقدر پریده بودم و دویده بودم دیگه جون نداشتم بزام

منم زایمان اولم انقد تحرک داشتم ولی دریغ از یه درد اخرش هم چهل و یک هفته تمام با امپول فشار زاییدم
ولی خواهرم و چند نفر دیگه پیاده روی هم حتی نمیرفتن ولی زودتر زاییدن 😐
الانم بعضی وقتا خودمو خسته میکنم بازم میگم اثر نداره که چی بشه
پاهام گز گز می‌کنه از بس راه میرم

برای من ولی تاثیر داشت از ۳ سانت تا زمانی که بچم به دنیا بیاد فقط دو ساعت شد.

اره دقیقا عزیزم
من دوهفته دو سانت بودم
بعد از ۱۵روز یکم درد داشتم تا چهار رسیده بودم
کیسه ابو زدن فهمید نینی مدفوع کرده سز شدم

قبول دارم منم بچه اولم کلی تحرک داشتم اخرم ۴۰هفتم رد شد و با امپول فشار بدنیا اومد

منم قراره فردا با آمپول فشار زایمان کنم ۴۰ هفتم تموم شده کلی هم پیاده روی داشتم ولی دردام شروع نشد🥲برام دعا کنید فردا زایمان راحتی داشته باشم🥹

فعالیت زیاد داشتی از هفته های قبلش درد پریودی نداشتی ؟؟
آخه من دارم دکتر احتمال زایمان زودرس داده
شیاف میزنم‌میترسم دهانه رحمم سفت شه سخت بیاد دنیا

سوال های مرتبط

مامان نارین🩷 مامان نارین🩷 ۴ ماهگی
مامان میران💙(: مامان میران💙(: ۹ ماهگی
مامان سام مامان سام ۵ ماهگی
تجربه زایمان
خب بلاخره آمدم از تجربه زایمانم بگم
من از اول بارداری ترشحات زیادی داشتم گاهی ب سبزی میزد ولی ن سوزش داشتم ن خارش فقط گاهی آخراش دردهای کمری داشتم
کلا بارداری سختی بود چ روحی چ جسمی
35روز مونده بود به زایمانم ک اثاث کشی داشتیم
خونه رو تحویل گرفتیم خواستیم خونه رو رنگ بزنیم ک من ی دردهای حس کردم ب مامانم گفتم و رفتیم بیمارستان با مادرم و همسرم
رفتم زایشگاه و معاینه کرد گفت شاید آبریزش کیسه آبه آمینو شور کرد ک کیسه آب نبود آن اس تی گرفت دردهام منظم نبود اما درد شدید داشتم پرسید آمپول ریه زدی ک گفتم سه روز پیش بعد گفتن باید تحت نظر باشی خلاصه رفتم تو زایشگاه ی تخت دادن بهم و دراز کشیدم گفتن راه اینا نرو ک 3فینگر بازی
منم ک صدای کسایی ک زایمان میکردن و می‌شنیدم و از استرس کم مونده بمیرم هر کاری میکردم خوابم نمی‌برد ک پرستار آمد ی آمپول زد و بیهوش شدم
صبح زود ک بیدار شدم دوباره دردا رو حس کردم مدام آن اس تی میگرفتن ازم و میگفتن ک پد بزارم تا ببینن آبریزش دارم یا ن
ک دکترم فرستاد سونو ک گفت آب دور جنین کمه
و قرار شد ک زایمان رو شروع کنن بهم آمپول درد زدن ولی من دیگه درد نداشتم البته به سرمم زده بودن ولی تو آن اس تی دردها منظم بود من حس فشار و درد نداشتم تا بعد از ظهر ک یبار دیگه آمپول زدن و دردها زیاد شد واقعا اونقدر شدید نبود اما درد داشتم دکترم گفت می‌خوای اپیدورال بشی ک گفتم آره ک آمد از کمرم آمپول زد ولی من حس داشتم قشنگ بعد
مامان 🤍روما🤍 مامان 🤍روما🤍 روزهای ابتدایی تولد
سلاااام منم اومدم با تجربه زایمان ❤️
مال من خیلی طولانیه اصلا یهویی شد زایمانم.
پنجشنبه تو خونه نشسته بودم یهو حس پریودی گرفتم فشار به واژن شدید رفتم زایشگاه بیمارستان خصوصی ک میخواستم برم ولی چون ۳۵ هفته و ۶ روز بودم قبولم نکردن.مجبوری رفتم بیمارستان دولتی معاینه کردن منو ۳ سانت باز بودم.
کل پنجشنبه درد کشیدم تا آخر شب جلو دردام گرفتن.جوری ک جمعه صبح اصلا درد نداشتم حالم خوب بود میگفتم مرخصی کنین این حرفا.
خلاااااااصه که نذاشتن دکترا میومدن اینا میگفتن الان زایمان نمیکنه بذارین خودش درداش شروع بشه کمکش نکنین.فقط و فقط ورزش دادن انجام دادم خیلیییییی کمکم کرد تو بیشتر شدن دهانه رحمم.یه مامااومد خیلی خوب بود گفت تو امروز زایمان میکنی
کمکم کرد برای زایمان معاینه کرد کیسه آبمو زد ک خیلی درد داشت همینجوری ۴ سانت شدم بعد ورزشایی ک دادن قردادن و اسکات راه رفتن تاثیرش بی نظیر بود.دیگه ساعت ۸ شب دردام خیلی بدجوری شروع شد،تو دردام معاینم کردن همینجوری دیگ ب ۶ سانت رسیدم ولی بچه خیلی پایین نبود واسه همین بیشتر ورزش کردم ،دیگه تا بچه اومد پایین بهم زور میومد و دادایی ک نمیزدم و فول شدم ساعت شد ۱۱ شب. .ولی خیلی درد کشیدم خیلی اذیت شدم.واقعا خدا قوت ب هممون ک زایمان میکنیم.