آنیسا عاشق بچه‌هاست و وقتی میبینتشون کللللی ذوق میکنه… دست و پا میزنه سعی میکنه حرف بزنه ولی با آدم بزرگا خیلی اوکی نیس
و خیلی نمیخنده براشون مگر اینکه واسش آشنا باشن
تنها بچه‌ی سمت خانواده همسرم پسر جاریمه که ۱۲_۱۳سالشه خییییلی بچه‌ی پوکرفیسی(😐) هستش و بسییییار از خود راضی🙄
حالا ما هروقت میریم خونه مادرشوهرم طفلی بچه‌م کلی واسش ذوق میکنه و میخنده اونم صورتشو برمیگردونه میگه اه‌ه‌ه‌ه این باز اومد یا حرفای این مدلی دیگه میزنه!
منم خیلی ناراحت میشم ولی چیزی نمیگم
چون میفهمم به اقتضای سنش و موقعیتی که داره ممکنه حسودی کنه…
ولی مادرشوهرم کِیف میکنه میگه آنیسا عااااشق پسرعموشه فقط اونو دوست داره
چندباری بهش گفتم نه کلا بچه هارو دوست داره ولی تو کَتش نمیره!
باز هروقت میریم اونجا بچه رو برمیداره میچسبونتش بهش🤨
آی حرص میخورمااااا

قبول داری هرچی بهشون بگی بدتر لج میکنن این مادرشوهرا؟به مادرشوهرتون بفهمونید وقتی اون پسر کوچولو به هر دلیلی دوست نداره بااین کوچولوی خوشگل ما وقت بگذرونه با زور نبرتش سمتش
اونم حس خوبی بهش دست نمیده ممکنه تا اخر خوشش نیاد

پسرمنم عاشق بچه هاست هرجا میریم بچع میبینه ذوق میکنه دوست داره بغل کنه ولی هربچه ایی که دیدم بیشتر پوکر فیسن تا دیشب که ی دختر بچه تو پارک دقیقا مثل پسر من بود دوتایی با زبون خودشون باهم حرف زدن دست همو میگرفتن من عاشق اون لحظه شدم🥰🥰

اقتضای سنشونه
دختر منم عاشق بچه هاست، ولی با غریبه های بزرگتر اوکی نیست
حالا من دختر جاریم ۷ سالشه انقد میچسبه به ریحانه من حرص میخورم😂😂
خیلی دوسش داره خیلی، اصلا حسادت نمیکنه به ریحانه

پسر منم عاشق بچه هاس ولی با بزرگترا غریبی میکنه و خیلی اکی نیست مگه اینکه آشنا باشن.‌
حالا مادرشوهر من بچه منو ورمیداره هی میبره یه ور خونه که منو نبینه؛ اونم هی نق میزنه و منو میخواد؛ مادرشوهرمم میگه ببین چقد خوشحاله منو دیده😕😕میگه منو بذارید اینجا خودتون برید🤐🤐🤐