سلام ماماناامروز ساعت ۶پسرم رفته بود توحمام اب بازی کنه منم پیشش بودم دخترم گریه کرد دیگه اومدم یه صندلی گذاشتم در حمام نشستم هم ب دخترم شیرمیدادم هم حواسم ب پسرم بود یدفه دیدم پسرم سریع در بست و قفل کرد ازاونور دخترم گریه میکرد ازاونورپسرم جیغ و گریه که درد باز کن دخترم گذاشتم تو گهواره هرکارکردم باپیچ گوشتی درو نتونستم باز کنم دستام میلرزیدن پسرمم جیغ و داد و گریه رفت باوحشت رفتم تو راه رو ساختمون یپسری کم سن دیدم مجبوری بهش گفتم بیاکمکم پسرم گیرکرده توحموم اونم اومد بیچاره از گریه های پسرم خیلی هول شده بود هرکارکرد درباز نشد در شکوند خودشم معلوم بود هول شده که این اتفاق افتاده دیگه پسرم اومد بیرون ولی تا چنددقیقه توبغلم میلرزید و گریه میکرد حالا شوهرم اومده کلی غر زده که توباید یه مادر قوی باشی چرا زنگ نزدی اتش نشانی اومدیم و درو هول میداد میخورد ب بچه و چیزیش میشد یساعت بمن غرزده هرچی میگم پسرم حالش بد بود اصلا فکرش بامنه مادر فرق داره کاری کرد تااشکم دراورد ولی دراخر غذرخواهی کرد ولی ازحرفاش خیلی دلم شکست بنظرشماحق باکدوممونه.پسرم همش دوسال و سه ماهشه شوهرم انتظارداره من مثل یه مرد بابچه رفتارکنم که ضعیف درنیاد .

۱۲ پاسخ

چی کشیدی عزیزم😓😓
شرایطی که شما بودین پیش بینی شده نبود که
اتفاق افتاد و شما توو لحظه تصمیم گرفتی
شما بهترین مادری واس بچه هات و هیچکس به اندازه ی توو صلاح بچتو نمیخواد❤

درکت میکنم عزیزم شما حق داشتی
چن وقت پیش ساعت ۳ نصف شب شوهرم خونه نبود
اومدم رفتم دسشویی دستگیره دستشیمون از پشت شله
میخاستم بیام بیرون در قفل شد روم
دخترامم خواب بودن
وای نمیدونی چ استرسی بهم وارد شد
گفتم اگه بیدار شن گریه کنن چی اگه بترسه دختر بزرگم پیشش نباشم
دختر کوچیکم رفلاکس دارع میگفتم نکنه بیاره بالا تو خواب دور از جون خفه شه
اینقد گریه کردم که نفسم دیگه بالا نمیومد
قشنگ یک ساعت و ۱۰ دقیقه تو دستشویی بودم پاهام دیگه خواب رفته بود
دیگه شوهرم اومد آروم صداش زدم درو باز کرد برام
قیافمو که دید اینقد ترسید
کلی عذرخواهی کرد و به خودش بد و بیراه گفت .گفت کار برام پیش اومده
منم حسابی از خجالتش درومدم دیگه رسما داشت گریه میکرد
حالم اینقد بد شد میگفتم با خودم چقد من بدبختم که تو شهر غریب گیر افتادم ممکنه بمیرم و کسی نباشه به دادم برسه😔

وای یه بار من پسر ۶ سالم حموم گیر کردیم دخترم سه سالش بود گفتم زنگ بزن بابا
به دختر داداشم زنگ زده بود اونا زنگ زده بودن به شوهرم منم خیلی ترسیدم که دخترم کار خطرناکی نکنه بلد هم نبود در رو باز کنه در حموم رو با گچ گرفته بودند به فکرم رسید که گچ ها رو بکنم یا شیشه خرد کنم فقط به خاطر دخترم
شما هم بهترین کار رو کردی اون لحظه مطمئنا بهترین تصمیم رو میگیره آدم

بهترین کارو کردی

حق با شماست نمیتونه درک کنه

چقدر سخت بوده براتون
من هم دختر بزرگم هفت ماهه بود با خودم بردمش حموم شوهرم خونه بود
نمیدونم چی شده بود فکر کرده بود در باز مونده در حموم رو از پشت بسته بود و رفته بود بیروند
وای ما حموم کردیم اومدم در باز کنم در باز
نمیشد وای هر چی صدا کردم کسی صدام رو نشنید
اوضاع بدی بود دخترم هم تو بغلم
نمیتونستم بلند داد بزنم بچه میترسید
دو ساعت موندیم تا شوهرم اومد
حالم بد شده بود

حالا. خوبه نگفته چرا پسر غریبه اومده خونه

بنظرم باجفتتون

الهی بمیرم چقدر سخت بوده🥺🥺🥺🥺

ما یه بار دخترم در رو قفل کرد اتش نشانی هم خیلی طول کشید اومدهم چند جای در رو شکست

تا پسرم ازحمام اومد بیرون یه ۲۰دقیقه داخل حموم بود

وای منم جای تو بودم همین کارو میکردم

سوال های مرتبط

مامان آسد محمد جواد مامان آسد محمد جواد ۱۰ ماهگی
اولین بار تنها بردمش حموم😍😍
خیلی حال کردم که دارم میشورمش و یکم هم آب بازی کرد😍
آخر سر که میخواستیم بیایم بیرون خیلییی گریه کرد از گریه نفسش داشت میرفت و حسابی هول کرده بودم ولی سریع اومدم بیرون‌ و لباس تنش‌ کردم و از گریه زیاد خوابش برد😭😢

شوهرم که همون اول گفت خودت میبریش حموم من هیچ کمکی نمیکنم و ازت بچه رو نمیگیرم،‌منم گفتم‌ باشه‌ خودم و بچه باهم میایم بیرون و‌خودم‌ لباس تنش میکنم و همین کار رو هم کردم، ولی آدمیزاد که نیست میدید بچه‌ داره گریه میکنه حتی نیومد یه‌ پستونک یا شیشه دهنش کنه تا من بتونم راحت تر لباس تنش کنم،فقط خسته نباشه یک‌ دقیقه اومد باهام دعوا کرد که چکارش کردی تو حموم و بچه رو تو حموم اذیتش کردی که گریه کنه فقط گفتم الان داد نزن بچه بیشتر گریه میکنه😑
بچه آب بازی خیلی دوس داره و از آب خوشش میاد و مامانم هم هرسری میبردش حموم داخل حموم ساکت بود ولی وقتی حوله تنش میکرد و میخواست بیاد، بیرون شروع میکرد به گریه کردن و شوهرم هم دیده بود و هم مامانم بهش گفته بود،واقعا نمیدونم با همچنین مردی باید چجوری رفتار کنم؟
فقط دفعه آخرم بود میبرمش حموم یا وقتی رفتیم مشهد پیش مامانم اونوقت میبرمش که حدقا مامانم کمکم کنه