ادامه...
حالا منم و حرفای بقیه چرا بزرگ نشده چرا شیرخشک میدی چرا چرا چرا
منی که بخاطر دخترم داشتم سر زایمان تشنج میکردم بعدش با بخیه های سزارین صب تا شب شب تا صب یه هفته توی بیمارستان بودم و نشستم و همه تلاشمو کردم که بچم شیرخودمو بخوره و تا یه ماه شیرخودمو دادم بهش منی ک چشام تار میرفت و صب تا شب چیزی نمیخوردم و از درد به خودم میپیچیدم و باز با اون شرایط مینشستم ساعت ها نوزادی که فقط وزنش ۱۶۰۰بود رو بغل میگرفتم و با صبر و تحمل شیرمیدادم بهش نمیتونس بخوره فکش جون نداشت بمکه سختش بود گرسنه بود و شیرم نمیساخت بهش
چقد گریه کردم اون روزا الانم با گریه دارم مینویسم افسردگی گرفتم چقد سختی کشیدم و هیشکی درکم نکرد کجا بودن اونایی که الان زر میزنن چرا شیرخشک چرا بزرگ نشد و هزارتا چرای دیگه
دلم نمیخواد از خونه برم بیرون تا چشمشون میفته به شیشه یا پستونک هزارتا نظر کارشناسی میدن دیگه واقعا نمیکشم کم اوردم عذاب وجدان گرفتم چرا همه چی باید اینجوری بشه اخع😭😭

عزیزم چقد سختی کشیدی ولی خداروشکر گذشته الانم اصللااا به حرفایی بقیه توجه نکن لذت ببر از داشتن دختر گلت
در دهن مردومو نمیشه بست همیشه یه حرفی واسه گفتن دارن

من موندم کی این حرفاشون میخاد تموم بشه 🙂
شاید وقتی پسرم ۲ ساله شد و دیگع شیر نخورد🙂
و یا نه .. شایدم وقتی پسرم بزرگ شد اگه مصلا لاغر بود
بگن چون تو بچگی بهش شیر خشک دادی لاغر مونده دیگه🙂🙂😂😂😂💔

عزیزم درکت میکنم
منم سختی زباد کشیدم ولی خودم ب داد خودم رسیدم که حالم خوب بشه
الانم شما هم گوش ندت حرف کسی به فکر خودت و ذخترت باش مطمانم خوب میشی🩷

اخی عزیزم منم بچم وزنش کم زوددنیااومدچربی ندارع زیرپوستش 2850بودتو34هفته و5روززایمان کردم ولی هرکی میادمیگه چقدرکوچولو چراگوشت نداره چرا فلان نیست میگم چش مگه بچم دوست داشت زوددنیابیاد شیرخودمم بخاطرزردی بدمیخوردولی الان بهترشده اول شیرخودموبعدشیرخشکم میدم بهش شکمش کارکنه اصلااهمیت نده ب حرفاشون جوابشونوبده بگو مگه پولش ازجیب شمامیره قسمت منم این بوده بچم زوددنیابیاداتفاقابچه هایی که ازوقتشون زوددنیامیان ازهمه زرنگترمیشن زودم بزرگ میشه نگران نباش

الهی بگردم. غصه نخور عزیزم. هر کاری کنی بقیه حرفی دارند بزنند. هیشکی از مادر مهربونتر نیست برای بچش‌‌. وقتی با شیر خشک حالش خوبه چه اشکالی داره‌. منم بچم یک ماه زود به دنیا اومد فکش جون نداشت میک بزنه تا میرفت زیر سینه خوابش می‌گرفت زردی هم داشت دکتر گفت شیر خشک بده که دفع کنه با قطره چکان‌. دیدم با قطره چکان نمیشه با شیشه دادم‌. الانم باز اکثرا زیر سینه خواب میره و مجبورم یه تایمایی شیر خشک بدم. ممکنه دیکه سینم رو نگیره. منم کلی گریه کردم این روزا. ولی مگه دست ما بوده؟ ما همه تلاشمون رو کردیم. اصلا غصه به خودت راه نده و اون کاری که برای خودت و دخترکت بهاره انجام بده😘

عزیزدلممم چرا بخاطر بقیه خودتو اذیت میکنی؟؟
تو یه مامان قوی هستی و بهترین مادر برای بچت و خودت ک میدونی ک براش کم نذاشتی.. ببخشید ک میگم اما گور بابای حرف بقیه.. بقیه همش حرف میزنن و دهنشون‌بازه و نمیشه دهنشون رو بست..
میدونم تحمل حرفا و نگاها برات سخته اما،سعی کن برات مهم نباشه،چون بقیه همیشه حرف میزنن و این‌تویی ک اذیت میکنی خودتو و اونا هیچیشون‌نمیشه.. هرچی‌گفتن سکوت کن،یا جوابسون رو بده..و هیجی از آرامش خودت برات مهم تر نباشه..

پسر منم ۵۰ روزه شده و هنوز حرفای بقیه تموم نشده راجب شیر
نمیدونم کی میخان تمومش کنن 🙂

با تمام وجود درکت میکنم🫂🥺

درس مثل شرایط من. منم زایمانم سزارین بود چن روز اول شیرم نیومد فقط اغوز بود
چه حرفا که بهم نگفتن سر شیر دادن شیر خشک شیر خودم
فقط باید صبور باشی همین من جواب تک تکشون میدادم اعصاب گرفته بودم پرخاشگر شده بودم با هر کی نظر میداد سر شیر دادن مثل خروس بهش می‌پریدم خلاصه سرتو درد نیارم
فقط صبوری زمان که بگذره خودشون دست برمیدارن
فرقی هم نداره خواهر شوهر مادر شوهر همسر خواهر مخصوص فامیلا ب گوشت میرسوندن حرفو حدیث رو هر کی یه چیزی میگفت
بابا شرایط الان با قدیم خیلی فرق داره
تجربه من فقط صبوری با لبخند جوابشو بده

بمنم میگن بابا جلوشون میگم اره حق با شماست ولی کار خودمو میکنم میگن شیر خشک نده میگم چشم دفعه بعد نمیدم ولی کار خودمو میکنم، زیاد گوش نکن ب حرف مردم.این جماعت دایه عزیزتر از مادرن برای بچه

عزیزم بیخیالشون باش دهن مردمو نمیشه بست.اگه یر خودتو بدی وزن نگیره همش سرکوفت میزنن که شیرت چربی نداره و فلان.....
همش میخوان بلانسبت زر بزنن.
تو کار خودتو بکن که بهترین کاره.
پدر شوهر منم سر بچه اولم دهن منو ....کرده بود.ولی سر این هرچی میگه یه لبخند میزنمو رد میشم.

عزیییزم چقدر حرفات دقیقا حال منو توصیف کرد🥲 تک تک حرفات شرایط منه 🥲 دو سه تا تایپیک قبلیمو بخون🥲