۱۵ پاسخ

دختر منم همینه دیگه خیلی شیطونه . مثلا یاد گرفته لباس دراره و بپوشه . صب تا شب ۲۰ بار لخت میشه خودشو میماله ب سنگ یخ میگم مریض میشی دل‌درد میکنی . یا آب میریزه زمین و رو میز دعواش میکنم دستمال میاره پاک میکنه . کثیف کاری🥲😭🤣🤣

بخاطر سنشونه منم همین مشکلو دارم

بچه من بدتر بخدا

دختر منم دقیقا همینه .
الان ۷سالشه 🤦

خداکنه سالم باشن..ولی دخترمنم همینجوره غذاخوردنش که افتضاح لج باز لباس هم بیشتر لباسایی که خودم دوست دارم بپوشه نمیپوشع

خودت عادتش دادی🤣🤣🤣🤣🤣

بیرون که ما از یکسال و نیم دیگه نبردمش ‌چون انقدر جیغ و داد میکنه و لجبازی تو کل بلوک زبانزد خاص و عامم ابرو‌برام نذاشته فقط با باباش میره باز اون صبورتر از منه از صبح تا شب سردردم اینجوری بهت بگم هر چی رو از دستش بگیری و خلاف میلش رفتار کنی خونه رو گذاشته روسرش متاسفانه بخاطر همین لحبازیش تو‌پوشک گرفتنش هم مشکل دار شدم و فعلا بیخیالش شدم چون واقعا اعصابم ضعیف شده و نمیکشم

والا مال من بدتره..

و چقدر ازکلمه نه استفاده میکنند و معکوس حرف ما
بهش میگی این بده میگه بدنیست میگی ترشه میگه نه ترش نبست

غذاخوردن من قبلاً بغلش میکردم سرگرم آیفون و... سنگین ترشد الان باگوشی مینشونمش اینم دیگه جواب نیست

نگو دختر فکر کردم از بچه ۶ ۷ طاله حرف میزنی. دو سال و نیمشه تا یکسالگی معنی کلماتم نمیدونسته الان دو یک سال و نیم قرار بشه ادم بزرگ حرف گوش کن. خواهر هم خودت همبچت اذیت میکنی بابد بپزیری تا ۵ سال همینن کمتر تو خونه بمون بیشتر ببرش بیرون

من دخترم بجز برنج و شامی کباب و تخم
مرغ که صبحا فقط میخوره هیچی دوس نداره مدام بغلمه یا خودم باید باهاش بازی کنم و خیلی چیزای دیگه مدامم قهر میکنه خودت باید صبوری کنی اینا هیچی متوجه نمیشم خیلی کوچیکن یکمی صبور باش سرگرمش کن گدلش بزن تا یادش بره رفتار بدی داره تا کم کم بهتر شه

وای سنشونه فکنم دخترمن مثلا میخای کمکش کنی کیف بندازه نمیتونه ها جیغ میزنه نکن خودم خودش نمیتونه حرصش میگره گگریه میکنه

فکر میکنم واسه سنشونه البته پسر من خوابش و غذا خوردنش و بیرون رفتنش خوبه


فقط یکم لجباز شده مثلا هی بهونه های الکی یا همش داره الکی میزنه همش میخواد کشتی بگیره با کسی یا داره پیک میگیره البته اینکاراسو خداروشکر بیرون انجام نمیده زیاد

مادر که شدم یاد گرفتم.....

۱- مادر که شدم یاد گرفتم با در باز حمام کنم....
۲- یاد گرفتم که چگونه از مادرم قدردانی کنم....
۳- یاد گرفتم به بچه‌هایی که انرژیشون زیاده نگیم بیش فعال چون مادرشون نگران میشه
۴- یاد گرفتن به بچه های سندروم داون نگم منگول چون قلب مادرشون میشکنه
۵- یاد گرفتم چطور با یه دست همه چیزو بردارم و زود و سریع کارهامو انجام بدم....
۶- مادر که شدم معنی دلشوره رو فهمیدم اضطراب از نبودن یا مریضی تو
مادر که شدم فهمیدم فقط یک نفر در دنیا هست که حاضری تمام جانت را دو دستی تقدیم آن کنی و او خراشی بر ندارد....

سوال های مرتبط

مامان کیان مامان کیان ۲ سالگی
چقدر متنفرم از دخالت های خانواده شوهر که فکر میکنند اونا بچه منو از خودم بیشتر دوست دارن هی می‌خوان بگن تو مادر خوبی نیستی آه حال آدم بد میکنن از پوشک گرفتن میرم خونشون هی میگن ما دلمون برات کباب که هی پوشک پاته کونت میسوزه هی به من میگن بگیر بچه رو اذیت می‌کنی فکر میکنند از روی تنبلی این کارو نمیکنم هی شوهرم پر میکردن براش پوشک نگیر بزار از پوشک بگیره آخر سر بهشون گفتم من بدن بچمو خوب میشناسم همه چیز اصولی می‌خوام بگیرم یبوست داره همینطوری اگر به گفته شما بگیرم یبوست بگیره من بدبختم شما که عین خیالتون نیست دوباره میشید دایه مهربان تر از مادر ، سرماخورده بود از عموش گرفته بود هی گفتن تن ماهی دادی بهش مسموم شده بردم دکتر گفت ویروس گرفته بعد برگشتن گفتن بچه باید مریض بشه دیگه خوبه براش، حالا دیشب بچه خواب بود بردم اونجا گذاشتم رفتم موهامو کوتاه کردم بیدار شده منو ندیده گریه کرده زیاد خوب سرفه می‌کنه وقتی بیش از حد گریه کنه میگن خوب دارو ندادی ریخته تو سینش وای از دستشون می‌خوام سرمو بکوبونم تو دیوار آخه کی گفته شما بچه رو از من بیشتر دوست دارید آخه ای خدا