ن خب میترسیده ایشون
نگران بچه ک نیستیم بیشتر نگران مادر بچه اییم غذا و شروع میکنن واس کمکی واس قطع شیر شب اون مادرش دیگ استخون براش نمونده ب کل پوکه
دوست منمجز شیر چیزی نداده باورت میشه هر کار میکرد بچش نمیخورد گوشت برنج میوه هیچی فقط ده دقه ای یه بار به سینه اش وصل میشد اونم فقط یه سینه خیلی سخته
اون ترسوبوده بعدهم ادماک تودل هم دیگ نیستن ببین ایااون دختره الان مشکلی داره یانه
اون ترسو بوده ما که نمیترسیم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.