سلام به همه عزیزان
دیروز فاطمه ثنا رو بردم آزمایش خون بگیرن ازش
ساعت ۱۲ رفتیم کاملا خلوت بود البته هر وقتی برم شلوغ باسه بچه رو بدون صف انجام میدن
پول دادم صندوق وایسادم تا آزمایشگاه صدا کنه تو این تایم پرستار دم در بود و با فاطمه ثنا حرف می‌زد که بره نزدیکتر و چون ار روپوش سفید میترسه اصلا نمی‌رفت جلو پیش من وایساده بود 🥺🥺
که صدا کردن رفتیم تو اول دکتر مرد بود گفت بغلت بگیر همون اول شروع کرد به گریه شدید سوزن رو کرد تو بازوش اینقد تکون خورد خون نیومد اینقد سوزن تکون داد دکتره من گریه کردم دخترم گریه کرد 😭😭
دعا کردم خدایا هیچ بچه ای مریض نباشه آخرش خون نیومد و مجبور شد در بیاره گفتم سری قبل خوابیده گرفتید بردیم رو تخت بخوابونیم که گفت شما نمی‌تونید سه نفر مرد اومدن نگهش داشتن اینقد گریه خیس عرق شد بالام قربونش برم جیگرم کباب شد
اینقد گریه خسته شد وسط گریه هاش میگفت بوگع بوگع بوگع
موقعی که از کسی عصبانی میشه اینو میگه معنی شو نمیدونیم ولی میدونم فحش 😂😂
یهو همشون زدن زیر خنده خیلی میگفت با حالت خستگی تند تند میگفت بوگع بوگع 🥺🥺خلاصه که دوتا خون گرفتن از بچم
دعا کنیم هیچ بچه ای مریض نباشه

تصویر
۹ پاسخ

﷽ فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ « (و در هر حال، خداوند بهترین حافظ و مهربانترین مهربانان )
به نیت سلامتی بچه ها و عزیزانمون ذکر کنیم این آیه رو

عزیزم دلم ریش شد
انشاالله همه بچه ها سلامت باشن

عزیزم بلا ب دور باشه

ای جانم عزیزم🥺
فاطمه ثنای منم مریض شده اون روز سرم زدیم تا سرمش تموم شه بیمارستان رو گذاشت سرش. از بس گریه می کرد

پدر پدرشونو در آورده دیگه فحش به زبان کردی🤣🤣🤣🤣

مشکلش چی بود ک بچه رو انقد اذیت کردین ،نمیشد آزمایش نگیرید ازش گناه داشت بچه

آخی🥲 کاش هیچ وقت بچه ها مریض نشن انشاءالله سلامتی کامل داشته باشه

وای من از آزمایش خون می ترسم ، ی دفعه برای مریضی مجبور شدن ازش خون بگیرن ی هفته طول کشید تا رنگ لب هاش از سفید به صورتی بره ، دیگه ترسیدم آزمایش یک سالگی نبردمش

انشاءالله تنش همیشه سالم باشه

سوال های مرتبط