تجربه سزارین در بیمارستان آریا پارت۳:
توی بخش واقعا رسیدگی صفر بود، اصلا پرستارا نیومدن کمک برای شیردهی چون من اسپاینال بودم و باید کمک میکردن به همراهیم یاد میدادن که چیکار کنه…کلا بهم سر نمیزدن انگار ن انگار اونجا هستم و زایمان کردم…برای راه رفتن هم گفتن همراهیت رات ببره و از سر باز کردن… شب من شیر نداشتم بدم به دخترم هیچکس نیومد کارب کنه شیرم بیاد یا هراقدامی که لازم بوده…برای ترخیص من چیزی نخورده بودم که مدفوع کنم و به زووور چنتا شیاف زدن بهم و اسهال شدید و دلپیچه گرفتم که اب بدنم خشک شد و بخیه های سزارینم کش میومد از دلپیچه… توی لباس دخترم سر سرنگ جا گذاشته بودن که فرو میشده تو تنش و جیغ میزد.. برای ترخیص هم که دکترم نیومد ببینتم تلفنی ترخیص کرد…پاشنه پام رو تو بی حسی معلوم نیست به کجا کوبیدن که نمیتونم رو زمین بذارم از درد ،..هزینه های بیمارستانم برای سزارین اختیاری vip شد ۳۸ میلیون و ۵۰۰ و زیر میزی دکترم که جدا ۱۵ میلیون بود، این بود تجربه سزارین اختیاری vip من تو بیمارستان خصوصی آریا مشهد

۱۰ پاسخ

من کل هزینه زایمان تو اریا شد 18و پونصد ولی وافعا عالی بودن هم پرستارا هم کمک پرستارا هم تر واقعا برام ی خاطره خیلی خوب ساختن خیلی عالبی بودن دمتر شما کی زود

جایی نبود شکایت کنی

🥺🥺چه بد

ای وای چقدر وحشتناااک
چقدر اذیت شدی عزیزم
انشالله که بهتر بشی و حال خودتو و نینی هرروز بهتر از روز قبل بشه قشنگم❤️💋🌹

چرا اريا رو انتخاب كرديد؟

چقد بی مسئولیتن

واااای واقعا حرومشون باشه حالا من که وضع مالیم بهم ریخته هی میگم کاش پول داشتم می رفتم موسی بن جعفر ولی مجبورم برم دولتی

چقدر وحشتناک اونم بیمارستان خصوصی واون همه هزینه 🫤

وای چقد بدددد

🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

سوال های مرتبط

مامان بردیا مامان بردیا ۱ ماهگی
مامان علی جانم👼🏻🩵 مامان علی جانم👼🏻🩵 ۳ ماهگی
سلام 🙋🏼‍♀️

اومدم یه توضیح کوتاه هم راجب بیمارستان بدم برای کسایی که سوال کردن🥰

بیمارستانم نیکان سپید (خصوصی)بود

که خدایی من خیلی راضی بودم پرستار ها و ماما ها خیلی پیگیر بودن

زایمانم طبیعی بود که همون اولی که بستری شدم رفتم تو اتاق خودم که هم اتاق درد بود و هم اتاق زایمان یعنی از اولش تا بدنیا اومدن علی جانم تو همون اتاق بودم

همسرمم اجازه داشت کنارم باشه که از همون اول تا اخر پیشم بود🥹(چقدرم حضورش مفید بود برام)

قصدم برای اتاق بخش( بعد زایمان) خصوصی بود که وقتی زایمان کردم خواستم برم تپ بخش اتاق خصوصی ها پر شده بودن

ولی اتاق های معمولیش دو تخته بود که اصلا اذیت نشدم من یه پرده هم بینمون کشیده میشد

برای وسایل هم
به مادر لباس و پوشک دادن
به بچه هم یه دست کامل لباس و دور پیچ دادن و پوشک
ولی خب من هم برای خودم لباس بردم هم برای علی جونم

همراه هم شب مامانم موند پیشم (فقط خانم میزارن بمونه تو بخش زنان)
غذا هم وعده ای به همراه میدادن

مامای همراهمم توی تیم دکترم (لیلا سعیدی ) بود که از اول بارداری همراهم بود که ۱۸۰۰ هم هزینه گرفتن برای روز زایمان که من واقعاااا راضی بودم

دکترمم برای زایمان هزینه ای نگرفتن

هزینه بیمارستان هم شد ۲۵ تومن که شوهرم وقت تسویه که رفته بود
گفته بودن بیمارستان برای زایمان طبیعی بهمون پنج تومن هدیه تخفیف دادن😁😁
که شد ۲۰ تومن کلا

سعی کردم همه سوالا رو جواب بدم باز اگه چیزی جا مونده بپرسین عزیزا😘😘
مامان رستا مامان رستا ۲ ماهگی
دوستان من چون خودم خیلی پیگیر بودم تجربه خودمو از سزلرین تو نیکان حکیمیه اینجا مینویسم
من سزارین اختیاری بودم ولی چون خونریزی داشتم قبل ازموعد سزارینم اورزانسی شد . واقعا پرسنل از لحطه ورود تا لحظه ای که وارد بخش بشم عالی بودن هم ازنظر کمک روحی و هم از لحاظ تسریع تو انجام کارها و بنظرم بهترین انتخاب بود برای من . اتاق عمل و پرسنل بیحسی و جراحی هم خیلی از هرلحاظ خوب بودن و تمام توضیحات لازم زو قبل از انجام هرکاری میدادن و خیلی مراعات حال مراجع کننده رو داشتن و توریکاوری هم همه حواسشون بود که مشکلی پیش نیاد من حدود دوساعت و نیم ریکاوری بودم اصلا اذیت نشدم
موقع ورود به بخش هم پرستارا معمولی بودن و یک ماما هر دوساعت باید میومد سرمیزد اما مثلا مامایی که من داشتم و حتما باید میرفتی صداش میکردی ولی تخت کناری ماماش خیلی زود به زود میومد و چک میکرد همه چی ولی درکل بازم پاسخ دهیشون خوب بود و تازمان ترخیص مشکل خاصی نبود
و اینکه تخت کناری من زودتر مرخص شد و من دیدم که چقدر بادقت همه جا ضدعفونی و تمیز شد تا نقر بعدی اومد .
مامان nazi&nora مامان nazi&nora ۲ ماهگی
تجربه زایمان ۲
آخه میخواستم دکتر خودم منو عمل کنه
اما ساعت ۳نصف شب دردام شدید تر شد و خودم رفتم به پرستارا گفتم وچون زایمان پیشرفت کرده بود اورژانسی منو اتاق عمل بردن و من از درد داشتم میمردم و با بدترین حالت آماده برای سزارین شدم درحالیکه دکتر شیفت میخاست عملم کنه و من با درد شدید بودم خلاصه رفتم رو تخت عمل امپول بی حسی در مقابل اون دردا برا من اصلا درد نداشت من بی حسی تو پاهام رو حس کردم و دردام آروم شد ولی لرزش دستام که نمیدونم به خاطر ترس بود یا بی حسی داشتم که دکتر بی هوشی گفت طبیعیه بعد دو سه دقیقه صدای دخترم رو شنیدم که تو اون شرایط از ته دل خندیدم و خوشحال شدم که سالمه و صورت زیباش که همه ی پرستارا ازش تعریف میکردن عمل تقریبا یه ربع طول کشید ومنو تو ریکاوری بردن اونجا صدای همسرم رو می شنیدم که حالمو از پرستار میپرسه ولی من لرزش شدید داشتم تااینکه داشتن منو به بخش انتقال میدادن که دخترم و خواهرم وهمسرم رو دیدم که همه خوشحالن .
تجربه زایمانم خوب بود ونمیدونم که چه حکمتی بود که به خاطر ۳تا۴ساعت دکتر خودمم عملم نکرد و این ناراحتم میکنه .
مامان پناه مامان پناه ۵ ماهگی
تجربه سزارین قسمت ۳:
بعد از این که قند خونم افتاد دوباره خوراکی های شیرین خوردم
و بهتر شدم،اما دوباره که خاستم برم پیش دکتر برای کارهای ترخیص مجدد فشارم افتاد و دکتر گفت چایی نبات غلیظ بخور و کارای ترخیص انجام داد.
راستی دکتر سوند نزاشته بود و باید خودمون دست شویی میرفتیم که این خیلی عالی بود چون مجبور میشدی راه بری.و بعدم دکتر گفت اصلا درد رو تحمل نکنین و هر هشت ساعت شیاف دیکلوفناک بزارین،دردش هم با شیاف قابل تحمله،روی بخیه ها را چسب ضد آب زدن و گفتن بعد سه روز برین حمام و روزی سه بار اسپری بزنید،و در کل من از بیمارستان سعدی فوق العاده راضی بودم ،پرسنل و پرستار ها و همه چیز عالی بود و من بازم اگه بخوام زایمان کنم همین بیمارستان را انتخاب میکنم ،و دکتر هم دستش سبکه خیلی و زود راه می افتی به شرطی که خودتم همکاری کنی،من خودم سزارین اختیاری انتخاب کردم و بازم اگه برگردم عقب سزارین رو انتخاب میکنم چون تحمل درد طبیعی و این که آیا بتونم زایمان کنم یا نه رو ندارم
در هر صورت این تجربه ی شخصیه قرار نیست دروغ بزاریم،مامان باردار باید با چشم باز همه چیز رو انتخاب کنه
مامان نورا خانم مامان نورا خانم روزهای ابتدایی تولد
تجربه سزارین توی بیمارستان آریا اهواز
پارت ۱
سلام به همه. من اومدم تجربه زایمانم رو بگم
دکتر من خانم دکتر پروانه ایلخاص زاده بودن که عمل منو انجام دادن
ایشون به من نامه داده بودن برای ۳۹ هفته و یک روز که صبح زود رفتم بیمارستان ساعت ۶ باید اونجا میبودم. نامه عملم رو دادم به پذیرش و اونا هم با دکتر هماهنگ کردن و کارهای پذیرش خیلی سریع انجام شد و من رفتم یه ساک کوچیک گرفتم که داخلش دو دست لباس برای قبل و بعد عمل و یه دمپایی و یه دستمال کاغذی بود بعد هم رفتم بخش زنان و زایمان طبقه ۵ بیمارستان. اونجا هم رفتم توی یه اتاق و کلی سوال ازم پرسیدن اطلاعات مربوط به بارداریم و حساسیت های دارویی و عمل های قبل و کلا شرایطم و یه تست خونرفتن ازم و رفتم همه لباس هامو در اوردم و لباس عمل رو پوشیدم و اینجا بود که دیگه همراهم رو فرستادن رفت. بعد هم اتاقم مشخص شد که من اتاق vip رو انتخاب کردم یعنی یه نفر اومد ازم پرسید چه اتاقی میخوای ۳ تخته و ۲ تخته و vip داشتن. و توی یه قسمت جدا اگه خواستین قیمت هارو هم میگم. بعد هم به من گفتن برو توی اتاقت و منتظر بمون تا بیایم ببریمت برای عمل. بعد هم رفتم توی اتاق و منتظر موندم. و من عینکی هم بودم ک گفتن عینکم رو در بیارم بعد رفتم توی اتاق عمل اونجا برام سوند و سرم وصل کردن و دکتر بیهوشی اومد و برام بیحسی زد. درد نداشت بی حسی اما برای من یکم بد زد چون ورم داشتم و نمیتونست درست پیدا کنه جایی ک باید بزنه رو و حس میکنم چند باری تلاش کرد و بعد خوابیدم و سریع پرده رو کشیدن و پاهام گرم و سنگین شد و دیگه نمیتونستم تکونشون بدم.