غروب زنگ زدم به شوهرم که پاشو بیا خونه مامانم اینا آقا اومده از دم در که پس کو اونی که میخواست بیاد آب گوجه بگیره اومد یه ۵ دیقه نشست و اخمشو ریخت و هرچی مامانم بهش گفت بمون نمیخواد بری گفت خسته ام خوابم میاد مریضم ساعت ۹و۳۰ زنگ زدم بهش آقا جواب نمیده پیام دادم بیا اومدن آب گوجه رو بگیرن گوجه خودمونه پاشو بیا کمک میگه دارم شام میخورم داداشم اورد منو دخترمو رسوند دم در خونمون میبینم عن اقا خونه نیستش زنگ زدم ببینم کجاس میبینم رفته خونه خواهر زاده اس صدا خنده خواهر زاده شو زنش و خودش از پشت گوشی میومد اونوقت واسه کمک دادن و خونه مامان من اومدن جونش میخواد دراد

ای بابا خواهر همه مردها یه گوهن و همینن فقط واسه کس و کار خودشون مایه میزارن

خیلی وقته فهمیدم اگر بخوام برای این موارد اعصاب مو خورد کنم باختم
بیخیال بابا

عزیز اهمیت نده
تو این مسائل بی اهمیتی بهترین چیزه که بفهمن

مردا همه همینن گلم باخانواده زنشون حال نمیکنن

پس همشون مثل همن🥲😂😐

عزیزم چرا پارش نمیکنی🤔

شوهر من خداروشکر تو مورد کمک به خانوادم کم نمیزاره

انشاالله شوهرت بهتر بشه آبجی

عیی بابا

هنوز هم خوبه من چیزایی دیدم که نگو