شما هم از زمانی که بچه دار شدین هنوز به روال قبل زندگی برنگشتین؟
من خیلی زود خسته میشم
اونقدری که گاهی دلم میگیره از اینکه برای همشرم‌اونجوری که باید وقت نمیذارم یعنی وقتی بچه رو میخوابونم اونقدر خسته ام که دلم میخواد فقط بخوابم.. و از اینکه نقشم صرفا شده نقش یه مادر و نقش همسر بودن رو نمیتونم ایفا کنم اذیتم
از طرفی هم کار کردن و داشتن یه شغل رو دوست دارم بهم انگیزه و امید میده نمیدونم چه جور میشه همه اینا رو مدیریت کرد

عزیزم من که ۹ماه استراحت مطلق بودم ۹ ماه هم مرخصی زایمان دارم.۹ماه بارداری رابطه نداشتم الانم فقط ۵۰روزگی و شاید ۵۵ روزگی رابطه داشتیم یعنی الان که بچه ی من ۳ماه و نیمش هست فقط ۲بار کلا رابطه داشتیم حساب کنی تو یکسال ۲بار!
واقعا خسته م نمیکشم

منم همینم تازه هییچ حسی به رابطه هم ندارم از اینور عاشق بچمم از این ورم دلم تنگه دوران دوتاییمونه

منم خیلی سختمه
بعضی روزا پر از انگیزم حالم خوبه احساس خوبی دارم
اما بعضی روزا از اینک یک سره باید بشینم خونه بچه داری کنم و غذا درست کنم و... خیلی اذیتم
انگار مستقل بودن و از دست دادم🤦
اما خب یک سال اولش سخته بعد بچه راه میوفته باهاش میری بیرون ،بیشتر میتونی بزاریش جای کسی

منکه چهل روز از زایمانم نگذشته بود رفتم امتحان دادم دانشگاه فقط بستگی به خودآدم داره که خودشو محدود نکنه

سلام عزیزان منم مثل شما الان بچم دوسال و14روزه کارم فقط بچه داری شده

دقیقا منم همین حس هارو دارم

واس من عادی شده . بچم میخوابه منم ب کارای خونه میرسم رابطم هروقت من وشوهرم انرژی داشتیم انجام میدیم. فقط ۳.۴ ماه اول سخته بعد دیگه همه چی روو روال میوفته

من که اصلا بر نمیگردم به روال حتی تا یک سال دوسال منم دلم خیلی گرفته شوهرم بچه هام بیرون رفتن ولی من ونینی خونه هستم نمتونم برم بیرون دست و پام گم میکنم اصلا با نینی نمتونم برم بیرون😔

گلم تا دوسالگی باید صبر کرد
فقط زمانی همه چی برمیگرده ب روال عادی ک بچت بشه دوسالش و از شیر بگیریش از پوشک بگیریش

نه دخترم شباکلابیداره رورام کم میخوابه حس وحال ندارم