۱۰ پاسخ

چرا انقد مهمه برات توم جوابشونو بده بگو بدن هرادمی با یکی دیگ فرق داره قرار نیس همه مثل هم باشن اگ شیرم کم بود شیر خشک میدم ب بچه عهد بوق ک نیس مردم خودشونم شیر دارن برا اینکه سینه شون افتاده نشه شیر خشک میدن

ولکن من هعی میگفتن بهم اخرسر گفتم میخواید بدوشم بزارم ببینید هعی میگید
برگشت بهم گفت بی ادب من اهمیت ندادم ب حرفشون و از اون ببعد نشنیدم حرفی زده بشه🥰

ولشون کن کون لقشون کردن ،منم شیرم خیلی زیاده ولی بهر نداره چ ربطی،ب کم بودن شیر داره مگه گاویم؟!!!!هرکسی ی جوره

آدم ناحسابی همیشه دنبال سوژس که اطرافیانشو آزار بده چون کاری توی زندگی نداره میگرده بقیه رو آزار بده
شما هیچ وقت نمیتونی این آدمارو تغییر بدی پس روی خودت کار کن به جایی برسی که در برابر حرف بقیه فقط یه لبخند بزنی و بعدشم بهش فکر نکنی
یهویی هم نمیشه باید کم کم رو خودت کار کنی
شما الان حرص بخوری شیرت کم بشه
اول از همه بچت اذیت میشه
چرا خودتو بچتو فدای نادونی بقیه میکنی؟ و شیرت کم بشه سوژه بعدی متلکا خواهی بود و یه اعصاب خوردی جدید

بخاطر سوتین؟خب به اون چه؟اتفاقا هرچی حساسیت بیشتر نشون بدی بدتره
خیلی ببخشیدا من جات باشم میگم داداشت گفته نبند هروقت میخوام بگیرمش در دسترس باشه
اینجوری قشنگ میسوزه و دیگه تکرار نمیکنن جلوی اینا باید بی حیا باشی

خرجتون رو میدن؟
بچتو برات نگه میدارن؟
کمک حالتن؟
زیر دین شون هستی؟
اگر ن پس بیخیال باش انگار نشنیدی

غصه نخور عزیزم
منم این ۴۰ روز از خانواده شوهرم چرت و‌پرت زیاد شنیدم اوایل خیلی گریه میکردم ناراحت بودم بعد دیدم دارم افسرده میشم و غمگین یعنی چیزی که اونا میخوان دیگه یه گوشم در شد یه گوشم دروازه...
نشین خودتو داغون کنی،بعد اونا ذوق کنن فداتشم

توجه نکن عزیزم باور کن اگه بخاییم توجه کنیم خودمونيم که ادیت میشیم میدونم سخته ولی بخاطر خودت و بچه هات

وقتی میبینن حساسی بیشتر آزار میدن اصلا اهمیت نده کار خودتو بکن

ای بابا اهمیت نده به اقات بگو

سوال های مرتبط

مامان آروین مامان آروین ۴ ماهگی
خانم ها دلم گرفته از دست مادرشوهرم همش راه میره و به همه چه زن چه مرد میگه بیچاره نوه ام نمیتونه شیر بخوره مادرش نوک سینه هاش فرو رفته است یا نوکی نیست که بخوره اونروز به خواهر شوهرم میگه محدثه مادر نیست وقتی شیر نمیتونه بده و این که الکی هم شب ها بیدار میمونه هر کسی میتونه به این بچه شیر بده 😭😭😭😭داغونم و خسته به شوهرم گفتم میگه یه گوش رو در کن یه گوش رو دروازه آخه مگه میشه ابرو نذاشته برام به خدا منم آدمم منم مادرم حالا بچم فقط شیر خشکی شد 😭😭😭😭نمی‌دونم چیکار کنم دلم گرفته فقط خداروصد هزار مرتبه شکر بچم سالمه و کنارمه با اون بارداری سخت و فشار بالایی که داشتم اما شیر ندادن و نوک سینه نداشتن من شده یه چوب که همش میخوره تو سرم
شوهرم خودش امروز رفته ۲تا شیر خشک خریده هیچی به من نمیگه اما مادرش 😭
مثلا میریم خونشون بچم کنارم خوابه من هم خوابم میاد بچه رو میبره میگه تو بخواب من خودم بهش میرسم آخه چرا بچمو میبره صد دفعه بهش گفتم هر موقع خودم خیلی خسته بودم میگم اما اون کار خودش رو میکنه تو رو خدا یکی بگه چی کار کنم هفته ای دو شب هم میریم خونشون چی بگم که دیگه بچمو نبره وقتی کنارم خوابه
مامان زینب مامان زینب ۳ ماهگی
سلام عزیزان خوبید من یه مشکلی دارم واقعا ناراحتم چون هیچوقت به خانواده همسرم نه بی احترامی کردم نه هیچی و اونا هم خیلی منو دوست دارن و بهم احترام میزارن و همینطور کمک می‌کنند بهم پلی یه مشکلی که دارم و نمی‌دونم من خیلی حساسم یا نه این هست که من با مادر شوهرم تو یک ساختمان زندگی می‌کنیم خواهر شوهرم یک دختر سه ساله داره و یک پسر هفت ساله وقتی که میان اینجا همش میان پایین تا دخترم رو ببینند و دیگه دختره خواهر شوهرم نمیره میمونه هر جی ام خواهر شوهرم میگه بیا نمیره و سر فدا میکنه و حرف میزنه تا دخترم بیدار میشه
پستونک رو میکنه دهنش هعی دستش رو میکشه و میگه بدین بغلم و بوسش میکنه منم یه چند باری گفتم مه عزیزم بچه رو بوس نکنیم ولی گوش نمیدن جدیدا هم که بچه های خواهر شوهرم هر دو از شدت تب و مریضی تمام دهانشون تبخال زده بود و با اون دوباره اومدن پیش دخترم الان دخترم سه روزه مریض شده بینی اش کیپ شده و سرفه میکنه
من نمیتونم حتی بگم وقتی مریض هستید نیاید این طفل معصوم جون نداره
خواهر شوهرمم یکبار گفت بچه تا دوسالگی که شیر میخوره ویروس نمیگیره ولی این بچه از بچه هاش گرفته و مریضه
امروز هم دخترش رو فرستاده خونه نادر شوهرم منم بالا نرفتم چون واقعا اعصابم خرد میشه همش جوش میزنم مه نکنه بیفته روش