۷ پاسخ

عزیزم شکر خدا کن و از خدا بخواه صبرت ببرد بالا بهت توان قدرت بده تا بتوانی درست به بچه ها برسی

همه بعضی وقتا کم میارن منم گهگداری واقعا نسبت به دخترم بی توجه و بی احساس میشم و اصلا بهش نمی‌رسم امیدوارم دوران بارداری به خوشی تموم بشه بعدش حسابی بتونم از دلش در بیارم و باهاش بازی کنم مثل قبل

تازه زایمان کردی بچه هاتم کوچیکن تحملت ببر بالا سخته ولی شدنیه
شکر خدا کن که دوتا بچه سالم داری ناشکری نکن فقط

ببخشید ک این حرفو میزنم
میگم ک هر وقت خواستی سرش داد بزنی یاد من بیفتی
من بچم ٣ ماهش بود ی روز دلدرد داشت خیلی گریه میکرد
خیلی کلافه شدم داد زدم گفتم خفه شو کاش خفه شی
ترسید با بغض نگام کرد
٣ماه و نیمش بود ب خاطر عفونت ریه بستری شد
روز قبل ۴ماهگی ب علت مشکل تنفسی فوت شد
الان یکساله هر روز از خدا میخوام کاش اون روز قبل اینکه دهنمو وا کمم مرده بودم کاش لال شده بودم

منم. بچه هام شیر ب شیرن
پسرم ک خسه میشم سرش خالی میشه

واقعا نمیدونم چه کاری درسته چه رفتاری درسته تاانجام بدم پسرم ازوقتی دخترم دنیا اومده خیلی اذیت میکنه بخیهام بخاطرش خیلی درد میکنه عجیب موندم چیکارکنم

وای منم همبنطوری شدم هروقت خستم کمردردم یابچه توشکمم کم تکون میخوره بادخترم بدرفتارمبکنم سرش دادمیزنم خدا مارو ببخشه😔😔😔

سوال های مرتبط