توروخدا تو بچه داری شوهرتون خواست کمک کنه با کمال میل قبول کنید نگید نه، نگید نه تو خسته ایی برو بخواب نگید خودم انجام میدم میدونید چرا؟ بعد یه مدت که خسته دوعالم میشید یا اصلا کاری پیش میاد براتون میگید یکساعت نگه داره، دیگ نگه نمیداره و شونه خالی میکنه از نگهداری بچه و میگه خودت نگهش دار یا ببر فلانی نگه داره، ازهمون اولش شده یه شیر خشک ساده درست کردن شده یه بغل یه اروغ گرفتن یا حتی یه لباس شستن بچه بزارید انجام بدن و عادت کنن حتی شده پنج صبح بیدارش کنید بگید یه لحظه این بچه نگه دار من برم دسشویی، بزارید اونم از خواب بلند بشه تا بفهمه بچع اونم هست که بعدها اگر نکنید قشنگ شونه خالی میکنن و تمام سختیش میشه برای ما زنا اخرسرم اونا میگن بچه منه فلان و بسال...
اینو توی این ۴۰ روز فهمیدم تا میتونید باید از مرد کمک خاست

دقیقا👌👌

اصلا باید خودت بعضی وقتا بچه رو بذاری کنارش بگی دو ساعت حواست بهش باشه من برم استراحت کنم
مردا معمولا تا ازشون نخوای از زیر مسئولیت در میرن

من شبا شیرمو میدوشم میریزم تو شیشه شیر تا ساعت ۴صبح شوهرم بیدار میمونم ساعت ۴شیفت عوض میشه قبلا فقط من بیدار میشدم روزا حالم بد بودنی شوهرم باور نمیکرد فکر میکرد ادا درمیارم الان صبا عین جنازه از خواب بیدار میشه میفهمه من چی میکشم

دقیقا اخر سر هم میگن مگه چیکار کردی یه بچه نگه داشتی دیگه.... ینی ادم میسووووزه ها نمیدونه چی بگه

شوهر من میگه تا گردن بچه سفت نشده نده بغل من. کا این یکماهم مامانم کنارم خوابید تا بچه رو برسم

بله کاملا درسته

اره من از اول گفتم.... پوشک ععوض کن
شیر بده.... بذار روی پات
بذارید مردا بفهمن برای بچه ها اونا هم شریکن

آخه من دلم نمیاد شاید من طول روز یه استراحتی بکنم اون تا شب سرکاره

منم همیشه از شوهرم میخام کمک کنه عصرا که از سرکار میاد و نهار میخوره دیگ تقریبا مسئولیتش با همسرمه شبا هم همسرم میخابونتش
آخه واقعا تنهایی سخته
اونم بچه های الان که کلی اذیت دارن

من اینو اول که تازه زایمان کرده بودی میگفتی شوهرم بلد نیست بهت گفتم...گفتم نگو بلدنبست ماهم بلدنبودیم یاد گرفتیم ازهمین اول بذار کمکت کنه تاعادت کنه....الانم باهاش جدی حرف بزن بگو باید کمک کنی من بدنم داره کم میاره..مثلا شب خودتو بزن به مریضی...من یبار خودمو زدم به تب ولرز و کلی به این بهونه استراحت کردم و شوهرم بچه رو نگه داشت😂

برامن اینقد غرمیزنه ک من کارم رانندگی و سخته وسردرد میگیرم ترجیحم اینه ک بره بخوابه وخودم پیش بچه باشم دیگ ولی شبا برمیگرده میدم اون بخوابونه

من هنوز هم نصف شب اگه بخوام فواد رو ببرم دسشویی در رو یکم محکم باز میکنمزشوهرم متوجه بشه
یا فواد بیدار میشه یجوری صدا میدم شوهرم بیدار میشه میگم هیسسس بابا خوبه یواشش
فرداش نق میزنم میگم خستم دیشب نخوابیدم اینم بنده خدا از سرکار میاد فواد رو میبره بیرون پارک دور میزنن من یکم استراحت کنم مثلا😂😂😂

ولی در کل زیاد سخت نمیگرفتم
اولویت اول همیشه خودم بودم
چون خودم باید سالم وسرحال باشم تا بتونم ب بچم برسم

دقیقا ... اگه کمک نخوای و کاری نکنه بعدش هم به راحتی میگه آخه میترسم بلد نیستم ... حتما از شوهرتون کمک بخوای و نکته مهم اینکه با لحن بد ایراد نگیرید ازش . مثلا اگه بد بغل کرده بود با حالت مهربونی بگید این مدلی بغل کنی بهتره

من دخترم ۳ ساله هست،شوهرم تا حالا نه بهش غذا داده نه یک بار پوشک عوض کرده،


دست به سیاهو سفید نمیزنه،

من که ازش می‌خوام چون واقعا نمیتونم تنهایی مثلاً دیشب دو سه بار که شیر دادمش بیدارش کردم گفتم پاشو تو آروغشو بگیر اونم پاشد یا مثلاً صبح میخواستم ببرمش بهداشت گفتم لباسشو بپوشون فقط مای بی بی کردنو کمک نمیکنه و ازش نمی‌خوام

من دلم نمیاد لعنت به دلم