وای خون ب مغزم نمیرسه .شمابودین چیکارمیکردین
رفتم دوساعت دکتراومدم
دخترم پیش باباش بود باباشم خواب رفته😐
اول اینک توکوچه دیدم خودشو اویزون کرده اگ نمیرسیدم نمیدونم چی میشد دوم اومدم دیدم موهاشو باقیچی زده این بارسومشه وهردفعه تنبیه شده .سوم مدادرنگی های جدیدشو تراشیده نصفشون کرده😐😐😐
منم خسته وگرسنه زدمش متاسفانه و حالاعذاب وجدان
خستم خدایا چقدر تربیت بچه سخته😔😔😔😔

مشکل از پدرشه که مواظبش نبوده چرا بچه را زدی باید باباشا میزدی البته که وقتی منم پسرما میزارم پیش شوهرم اون خودش میگیره میخوابه

امان از دست شوهرا دو دقیقه رفتم صاحبخونمو از بیمارستان اوردن نشستم یه سلام بکنم پشت سره هم زنگ میزد بیا بچه گریه میکنه بخاطر تو بیااااا اومدم خاستم بلوز دخترمو دربیارم خیلی عصبی بودم تو دستش رژ نگه داشته بود ندیدم تا آستینو دراوردم نگو رژ خودرده به لثش خون اومده بدجور وای انقد خودمو زدم گریه کردم بی عرضس یه دیقه عرضه لیاقت نداره بچه رو نگه داره

چه پدر بی مسئولیتی. لااقل در خونه رو قفل میکرد بچه توی کوچه نره

منم دیروز رفتم جلسه. برا دخترم مدرسه. پسرم گذاشتم خونه. رفته زردچوبه برداشته آب ریخته. فرش آشپزخونه. به گند کشیده. قیچی برداشته. هرچی ابجیش دستبند مهره ای داشته بریده. رفته آچار برداچه هرچی دوچرخه. پیچ داشته باز کرده. گفتم. همون. خوبه بالا سرش بودی. وگرنه معلوم نیست چیکارمیکرد

تربیت بچه خیلی سخته تربیت شوهر از اون سخت تر 😑😑😑

باباشو اول باید میزدی 😁👌

مشکل ما مادرا اینه دیگه وقتی بچه احتیاج نداره بهش محبت میکنیم وقتی احتیاج داره ازش کناره میگیریم.

خیلی واقعا سخت تر از اونی گه فکر کنی

تقصیر بابای بچه هست نه بچه همیشه بچه ها تاوان اشتباه بزرگترا میدن

پنجره ها حفاظ نداره؟خیلی خطرناکه خیلی شوهرتو تنبیه کن چطور نمیتونه مراقب بچه باشه

چطور خودشو آویزون کرده؟