۷ پاسخ

نمیدونید دیروز چه حالی داشتم بعد اینکه این پیام و گذاشتم داداشم زنگ زد گفت دکتر یه ربع فرصت داده بچه هاش تصمیم بگیرند عمل کنن یا نه پدرتون رگهای قلبش گرفته و فقط پنج درصد یه دونه از رگ ها باز به خاطر مشکل ریه و پمپاژ نکردن ریسک عمل بالاست پنجاه پنجاه ممکن نمونه خدا به هیچ بچه ای نشون نده انقدر گریه کردم داد زدم خدارو صدا کردم اگه اجازه عمل نمی‌دادیم بازم ریسک بالا بود ممکن بود نمونه دور از جون مجبور شدیم دکتر قانع کرد اجازه دادیم بیمارستان ۵۰۲ ارتش فوق تخصصی قلب دکترهای عالی دارن خلاصه موقع عمل دیدن بابام رگ هاش باز نمیشه یه ماده ای اونجا هست میزنن که مغز خواب نره خلاصه رگ هارو ول کردن بابام قلبش پمپاژ نمیکرده درست یه دیگه رابط زدن با شاهرگ اصلی خدا پدر مادر این دکتر به این کاربلدی و بیامرزه بابام و نجات داد من نذر حیوونا ها کردم که همیشه جواب میده و کلی قربونی و اینا الهی همه پدر مادرها بالای سر بچه هاشون باشن الهی هیچ کس عین من از قزوین تا تهران فقط تو ماشین داد زدم خدارو صدا کردم خدا همه مریض هارو شفا بده خیلی بهم سخت گذشت

گلم بابات حالش چطوره عملش خوب بود؟

عزیزم خدا انشالله شفاش بده🤲

انشالله ب سلامتی برمیگرده پیشتون

انشالله که خدا پدرتون سلامتی بده

خیلی سخته برام پا تو باغمون میزارم میبینم بابام نیست تو تخت بیمارستان میگم خدایا خودت سالم بهمون برگردون بازم تو این باغش با عشق که با درختاش حرف می‌زد بازم برگرده خیلی نگرانشم

انشالله ب حق امام حسین پدرت خوب بشه عزیزم ماهم براش دعامیکنیم

سوال های مرتبط