۳ پاسخ

هر وقت ازش عصبی شدی سریع محل رو ترک کن برو ی آب بزن صورتت نفس عمیق بکش. با کتک زدن بچه ی بزرگترت فقط عقده ای بارش میاری

منم همینجور

منم مث شما ،احساس میمنم در حق هردوشون ظلم کردم،انقدر نفرین میکنم خودمو،من سعی میکنم نزنمش‌ولی‌بعضی وقتا واقعا نمیتونم کنترل کنم،بیشتر میزنم رو‌پوشکش دردش نیاد ولی خب همون عمل زدن هم بده😢خدا کمکمون کنه گناه دارن 😢

سوال های مرتبط

مامان کوروش❤️داریوش مامان کوروش❤️داریوش ۳ سالگی
دروووود مامان گلیاااا
خیلی فکرم درگیره و ناراحتم
یه لحظه نمیدونم بگم سهل انگاری یا بی دقتی یا زورگوییم باعث شد بچم از ظهر داره عذاب میکشه و تازه یکی دو ساعته رسیدیم خونه و دوش گرفت و غذاش دادم و آب با گلاب هم دادم و یه کتاب خوندم و خوابید و خودم هم گیج خوابم
سفره ناهار رو پهن کردیم اومدم داریوش رو ببرم سمتی که خودم میخواستم بشینم و دستشو گرفتم بلند شه
حالا بنظرم محکم نگرفتم ولی اون لحظه از شدت درد و گریه کبود شد بچم و دیگه تکون نداد دستش رو و ناله می‌کرد
اون قسمت که نبض داره ،اونجا میگه درد میکنه و دستشو برمیگردونم اون قسمت بیاد بالا از درد گریه میکنه
ببینم اگه بهتر نشد تا فردا،حتمن ببرمش ارتوپد
داغووووونم از ظهر
کل این چندروزه از دماغم درومد و از اون لحظه تو بدترین حالتم و اصن فپقلبم درد گرفته
اینم توخواب باز دستشو تکون نمیده
خودم با دست خودم به بچم آسیب رسوندم و عذابش دادم
😔😔😔🥺🥺🥺
کسی تجربه داشته؟؟
فعلا که با زردچوبه و زرده تخم مرغ بستم تا فردا ببینم چی میشه
یعنی انقدر نذر کردم خدادکنه که صبح پاشد دیگه بی تابی نکنه
بروفن هم چهارساعت پیش دادم
مامان گل پسرام🤍💛 مامان گل پسرام🤍💛 ۱ ماهگی
چه روزای سختی داره میگذره...خدارو هزار مرتبه شکر که تو دلیم سالمه ولی خیلی دلم میخواست مثل بارداری اولم ،الانم بارداری راحتی داشته باشم.
همه جا برم،خودم کارامو کنم,کمک بقیه کنم و......
قبل عید چقدر کمک مامانم کردم ولی الان از شدت درد فقط باید استراحت کنم،دیروز اونجا بدم فقط چهارتا بشقاب براش آب زدم همش دراز کشیده بودم.خونه ی خودمم همش تو جام‌...دلم واسه پسرم میسوزه.قبلا چقدر میبردمش بیرون چقدر خودم سرحال بودم چقدر آهنگ میذاشتیم می‌رقصیدیم.الانم براش وقت میذارما ولی نه اونقدر.
امیدوارم این چندماه هم بزودی و راحت بگذره تودلیمو بغل کنم برای جفتشون مادری کنم.هرشب من و پسرم تو هال دراز می‌کشیدیم وقتی خوابش می‌برد میذاشتم تو تختش و خودمم میومدم تو جام ولی الان شوهرم گفت دیگه شادمهر پیشت رو تخت بخوابه که رو زمین دراز نکشی یا بچه رو بغل نکنی،دلم تنگ شده براش هیچوقت جامون جدا نبوده،از طرفی هم دلم میخواد این مدتو کلا کنار پسرم باشم هم میترسم وابسته تر بشه 🥲
مامان AHURA مامان AHURA ۲ سالگی
سلام مامانا
دوس ندارم حس بدی بهتون بدم
ولی احساس میکنم خیلییییی خیلیییی از لحاظ روحی خستم
بعد زایمان کل بدنم ریخته بهم
سینه هاک شل و افتاده شده
میخواستم ی کاریو شروع کنم بخاطر بچه نتونستم
نمتونم اعتماد کنم به کسی
خانواده ی خودم دائم تو خونه جر و‌بحث دارن
خانواده ی همسرمم اونجور ک باید نمیرسن ب بچم ک بخام ترکش کنم بیوفتم دنبال کارم
همسرمم دائم ازم ایراد میگیره ک تو خونه دائم خوابی با اینکه یکسره با بچه ام و کارای خونه رو انجام میدم ،
با دوستای خانوادگیمون به اختلاف خوردیم
از طرف اونام ناراحتم
باور کنید گاهی حس خودکشی بم دس میده

امروز پسرم پی پی کرد تو شلوارش به قدری کفری شدم چند تا زدم ب باسنش
من ک اصلاااااا تا حالا دس روش بلند نکردم
بعد نشستم گریه کردم

خسته ام 😭 حس میکنم واقعا هیچکی حرفمو نمیفهمه یکی از دوستای صمیمیم به شوهرش خیانت میکرد با بچش
و تنها دوستم بود ک‌راحت بودم پیشش تموم کردم باهاش
دور و اطرافیانم همه به جایی رسیدن ولی من مجبورم تو خونه بمونم تا بچمم مث خودم بار نیاد😭😭