شیرم خیلی کم بود با اینکه کلی شیرافزا میخوردم ولی فایده نداشت دست تنها بودم استراحتم کم بود شیرم کم شد.بعد ۴ ماه شیرخشک دادم
من اصلا شیر خودم ندادم فقط تو بیمارستان دلیل اول کلادوس نداشتم همین طوری استخوان درد دارم ۹ماه بارداری به حدی ضعیف شدم هیچی نمیتونستم بخورم اگه بازم ضعیف نمیشدم همون نظرم روشیرخشک بودمیگن شیر مادر مقوی و فلان اما من نظرم اینه مگه مادر هرچی تغذیه خوب باشه نمیتونه تمام ویتامین برای شیر برای بچش تامین کنه جدا ازاون عوارض بارداری به حدی زیاد دوسال هم شیر بدم دندون درد پادرد من یه سال و نیم قبل بارداری خوردم زمین مچ پام خورد شد پلاتین ازدودوطرف گذاشتم وقتی شیر خشک هس چرا به خودم ظلم کنم
بعضی مادرا فک میکنن شیرخشک خیلی راحت امابرعکس اونایی که شیرخشک دادن میدونن خیلی سخت تر
مادری کردی به شیر خودت دادن وشیرخشک نیس شما به بچت محبت وبغل کردن احساس امنیت دادن بدی ربطی به شیر نداره
راستش منم خیلی ضعیف شدم مخصوصا کمر و پاهام ولی اگ انتخاب داشتم بازم شیر خودمو میدادم فقط ب خاطر حس قشنگی ک وقتی پسرم شیر میخوره و بهم زیر چشمی نگاه میکنه 🥺🥺🥺
من اگر برگردم عقب به بچه اولمم شیرخشک میدم چون شیرم کم بود زیاد تپلی نشد ولی خب بازم شیرم قوت داشت رشدش خوب بود
درعوض سینم کامل صاف شده هیچی ازش نمونده سوتین اسفنجی نباشه عین بچه هام دیگه
بچه دومم هم تا دو ماه بیشتر شیر نداشتم کلا خشکید بخاطر اینکه سینم به چوخ رفته نمونده
مجبوری شیرخشک بهش دادیم
خودش نخورد
دهنشو چفت میکرد خیلیم باهاش کلنجاررفتیم ونشد وگرنه خیلی دوست داشتم شیر بدم
منم بعد۲ماه اول شیرخشک دادم بعضیامیگن خوب نیس چرادادی اینامیشینم باخودم فکروخیال میکنم ولی خوب شیرکم بوذشباخیلی گریه میکردشیرخشک که دادم قشنک سیرمیشد
ومنی که برعکس دنیا توشیردهی چااااق میشم وخیلی بده البته تاپایان شیردهیدپریودم نمیشم شاید ازاونه
من واقعا بدنم کم آورده بود، بلند میشدم راه برم سرم گیج میرفت،چشام سیاهی میرفت، چون بارداری خیلی سختی هم داشتم بدنم تحلیل رفته بود. شیر دادنم داشت داغونم میکرد. کم کم دفعات سینه رو کم کردم شیرخشک رو بیشتر و در نهایت کامل شیرخشکیش کردم. نه عذاب وجدان دارم، نه ناراحتم. بچم یه مادر سرحال میخاد نه یکی که صب تا شب زیر سرمه و نمیتونه پاشه کاراشو بکنه.
شیر داشتم خیلییی زیاد شیرمم مقوی بود دلانا کامل سیر میشد
ولی سینه هام داخل بود نمیتونست مک بزنه یکی بهم گف سر سیشه شیر رو دربیار یکم سرش گشادتر کن بزن سرسینت که مک بزنه شیر میاد بخوره همینکار کردم تا ۶ماهگی همینجوری شیرخورد ولی خب دگ بزرگ شد شیرخشک رو ترجیح داد
کل ۲۴ساعت یکی دوبار بهش شیرخشک میدادم از۶ماهگی کامل شیرخشکی شد
از اونوقت بچم رفلاکس گرفت و شیرخوردن و وزن گیری افتضاااااح برگردم به عقب هیچ وقت بهش شیرخشک نمیدادم به هرزوری بود بهش شیرخودمو میدادم
یه روزی اگه بچه در بخوام بشم فقط به عشق شیردادنه🥺😍
بخاطر اعصاب روان خودم
چون اصلا کشش نداشتم ضعیف شده بودم
اینجور بیشتر به بچم میرسم
سینمو نگرفت از روز اول بعد زردی گرفت عادت کرد به شیشه
شیرم خیلی خیلی زیاد و مقوی چرب بود تا یک ماه و خوردگیش با دست میدوشیدم بهش میدادم بعد فهمیدم از جفتم مونده دیگه مجبور شدم دارو بخورم هرکاری کردم سینمو نگرفت بعدش سینه هام از شدت فشار زخم و قرمز خونی شده بودن از درد داشتم میمردم وقتی دیدم نمیگیره دیگه بهش ندادم همه تلاش هام بی فایده بود
من یه ماه شیر داشتم بعد یه ماه قطع شد شیرم دخترم بااینکه شیر خشکیه کلی وزن کم کردم دندونام خراب شده
منم بدون هیچ مکملی و اینا همه دندونام ب ف. رفتن ولی وزنم زیاد ن فقط سینه هام شل و وا رفته شدن
کاش منم لاغر بشم از خدامه، شیر خشک یه بار دادم استقبال نکرد دیگه ندادم خودم از اول دوس داشتم از شیر خودم تغذیه بشه
من سینه ام نوک نداره آدرین نتونست بگیره تا ۱ماه دوشیدم باشیشه دادم ولی بعداز ۱ ماه خشک شد و آدرین شیرخشکی شد ومن افسردگی گرفتم 🥲
من اگر ب عقب برگردم حتما ب بچم شیرخشک میدادم چون شیر خودم کم بود هم خودم ضعیف شدم هم دخترم برا بچه بعدی حتما شیرخشک میدم
من شیرم کمه ولی مجبورم شیر خودمو بدم چون اصلا شیشه نمیگیره ،
الیته مدامگشنم میشه بعداز شیر کمیرم حتی شده نونعسل یادنونهرچیزی توی یخچال باش میخورم
آرزوم بود اما شیرم خیلی کم بود سینه ام نوک نداشت با سر سینه اونت گرفتم بااونم نمیخورد اصلا خیلی حرف شنیده ام افسرده شدم حالم خیلی بد بود
من دوتاشو میدم
شیرم کمه ولی میدم بهش
تا شش ماه شیر خودمو میدادم بعد باردار شدم دیگه نتونستم شیر خودمو بدم
شیرم واقعا کم بود
من فقط یک ماه اول شیر داشتم دیگه دیدم شیر ندارم شیر خشک دادم
من شیر نداشتم ندادم خیلی کم بود و بچه سیرنمیشد همش گریه میکرد
سینەم نوک نداشت پسرم نمیتونست سینەمو بگیره درست و سەروز اول تو بیمارستان بخاطر زردی بستری شد اونجا بهم گفتن شیرخشک بده زودتر زردیش بره کسی نگفت با قطره چکونی چیزی بده منم نمیدونستم با شیشه بهش دادم عادت کرد بعدشم دیگە اصلا سینەمو نگرفت یه هفتە بعد زایمانم حالم خیلی بد بود از اینکە بچەم سینەمو نگرفت و با شوهرمم به مشکل خوردیم دیگه حالم اینقد بد بود فهمیدم همون شیرخودمو نخورە بهتره چون تموم بدنم درد و فم بود گفتم ازش نخورە به نفعشه
من شیرم اولا کم بود آریا هم میومد میدید کمه دیگه سرشو میبرد عقب نمیخورد و گریه میکرد
منم گریه گریه که چرا نمیخوری .
بعد میدیدم که بابا بچه گرسنه س خب ، دلم میسوخت شیرخشک دادم
تلاش هم کردم واسه زیاد شدن شیرم،از همون بیمارستان قطره گرفتم
بعد پودر گالاکتومید گرفتم
بعد معجون گرفتم فایده ای نداشت که نداشت
۱۲ روزش بود کولیکش خودشو نشون داد
بردم دکتر گفت حبوباتژت،لبنیات،سبزیجات و ... نخور
اینطوری دیدم که شیرم قوتی نداره برای چی زور بزنم و خودمو بچمو اذیت کنم
از دوهفتگیش دیگه کلا شیرخشک دادم و هیچ عذاب وجدانی هم ندارم
من نمیدونم چرا ولی از شیر دادن چندشم میشد حس بدی میگرفتم بخاطر همین شیر خشک انتخابم بود هرچند شیرمم کم بود
من دوتاشو میدم اصلن شیر خشک رو قبول نداشتم ولی مجبور شدم چون بعد زایمان استرس بعد زایمان گرفتم و قرص میخورم به خاطر همین از ساعتی که قرص میخورم به مدت ۶ ساعت نباید به دخترم شیر بدم به خاطر همین کمکی بهش میدم از ساعت ۱۰ صبح تا ۴ عصر البته الان چون غذا خور شده شیر خشک کمتر میخوره شبا هم شیر خودمو میدوشم واسه یه نوبت ظهرش میزارم
من شیر داشتم همزمان شیرخشک هم میدادم بچه اوکی بود مشکلی نداشت همین که 5 ماهش شد دیگه سینمو نگرفت که نگرفت از بس گریه کردم و خودمو کشتم فایده نداشت هر کاری کردم. الانم بعد 5 ماه هنوز شیرم خشک نشده ولی دیگه نخورد که نخورد. یکماهی دوشیدم بهش دادم دیگه شیرم کم شد خودمم خسته شدم از اون وضع
شیرم با اینک خیلی زیاد بود ولی خیلی بی خاصیت بود بچم تا ۵ ماهگی جون نگرفت فقط گریه میکنه مریضه
شیر خشک بهش دادم خوب شد تپل شد دیگ مریض نشد
تنبلی
خیلی پشیمونم
من شیر داشتم ولی دیار تنبل بود میک نمیزد ک کامل ب شیر بیفته و سیر شه همش گریه میکرد همسرم اصلا نزاشت شیر بدم گفت هم خودت داری زجر میکشی هم این بچه رو زجر میدی دیگ نمیخواد ی قطره بدی بهش از همون اول شیرخشکی شد
اول از همه حساسیت به پروتیین گاوی داشت دخترم و من نیاید محصولات گاوی میخوردم و حتی اجازه نداشتم اجیل بخورم ،کاکائو،شیرینی …و دوم شیرمم سیرش نمیکرد (تا ۴ماه به دخترم شیردادم )حس افسردگی داشتم حالم بد بود فکر میکردم شیر خودمو ندم حالم بهترمیشه و همینم شد بااینکه خیلی از اطرافیان حرف زدن که شیرمادرخوبه و بچه ضعیف میشه و تو مادرنیستی که شیرخودتو نمیدی….به حرفاشون توجه نکردم چون سلامت مادر خیلی مهمه که بتونه مادری کنه
مادری فقط به شیر دادن نیست
من تا یکماه اول شیرخشک میدادم تا کم کم شیرخودم اومد
دلم نمیخواد شیرخشک بخوره حس خوبیه وقتی شیرمیخورن از سینه. خودشم طعمشو دوس نداره
منم از وقتی زایمان کردم ۱۰ کیلو کم کردم سرپسربزرگم ۳۸ کیلو رسیده بودم الانم هرکی میبینم میگه لاغر شدی دندونم ک ندارم😐
من غذاب وجدانم بخاطر اینه که شیر خودمو میدم. چون خیلی کمه انقدر ذوق میکنه بیاد بخوره میبینه چیزی نمیاد دلم کباب میشه . کمکی میدم . به دلم میزنه کلا شیرخشکی کنم ولی بعدا غذابشو میکشم آواره موندم
هیچ وقت دیگه شیر خودمو نمیدم به بچه بعدیم ازالان بقران زانو ام درد میکنه بزور بلن میشم لاغر شدم شبا آنقدر بلن میشه فقططط دهنشه
تا ۶ ماه شیر خودمو دادم دیگه خیلی ضعیف ولاغر شدم دندونام همش داشت میشکست شیرخشک بیشتر دادم دیگ سینمو نگرفت
من شیر داشتم خیلی زیاد…پسرم چهار ماهه بود پریود شدم دیگ سینمو نگرف
حتی شیرمو میدوشیدم بدش میومد از طعمش..
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.