۹ پاسخ

خوب مشکل پول نداری ببر خصوصی

ببرش اورژانس ی بیمارستان خصوصی خب
خودت کرجی باید بدونی کجا خصوصیه که

ببر تهران بیمارستان ابن سینا یا پیامبران
پیامبران واقعا عالیه تو خیابون اباذر

ببرش اورژانس تخت جمشید
اونجا رسیدگیش عالیه و خصوصی هم هست

خوب الان چرا نبردی صارم

من که بهت گفتم نبر امام علی گفتم ببر مفید یا آتیه

درمانگاه باربد مخصوص کودک تو اینترنت سرچ کنی آدرسش میاد خصوصیه

عزیزم چرا صبح نمیبری پیش یه متخصص اطفال؟ این همه متخصص هست سرچ کن وقت بگیر صبح ببرش ببین چی میگه

عزیزم کرج کلا بیمارستان و دکتر خوبی نداره بذو تهران

سوال های مرتبط

مامان امیر مامان امیر ۱ سالگی
لطفا یکی میاد اینجا ازتون میخواد از تجربتون بگید هی نترسونید هی نگید وای برسون بیمارستان خود آدم عقلش میرسه اگه نمیتونید راهنمایی کنید کلا جواب ندید،انقد ترسوندن بچمو بردم بیمارستان امام علی دقیقا ۴ ساعت موندیم اونجا هی فرستادن بالا پایین تا پرونده تشکیل بدن بستری کنن حتی دکتر بالا مهر کرد گفت سرم بزنید ولی پرستار های بیشعور حالیشون نبود کل این ۴ ساعت بچم اشک ریخت اگه خونه بود بهش حداقل یه قلوپ آب میدادم اشکش خشک شد دیگه اشکش نمیومد،یه بچه رو از ۶ جا سوراخ کردن بچه هلاک شد نتونستن رگ بگیرن حالش بد بود، بعداز کلی کاغذ بازی گفتن ببر اول ازمایش بده بعداز ۳ ساعت جوابش میاد سرم و دارو میزنیم دیگه گفتم بچه رو ببرم خون بگیرن بعدشم ببرم رگ بگیرن بچم هلاک میشه شوهرم تف کرد صورتشون برداشتم آوردم بچه رو،خیلی عقده ای بودن خیلی،من اگه میدونستم انقد اذیت میکنن نمیموندم فکر کردم دکتر سفارش کرد راه میندازن بقران ۳ بار از کلینیک بالا زنگ زدن بازم کارمون رو راه ننداختن میدونستم اینجوری هستن میبردم یه بیمارستان شخصی،اینجام همه گفتن امام علی یه نفر یه بیمارستان شخصی خوب معرفی نکردن،دیگه هیچوقت اینجا سوال نمیپرسم جز استرس هیچی دستگیر آدم نمیشه، من اولش بردم کلینیک پارسه ولی اونجا سرم نزدن بردم امام علی، بجون عزیرام اصلا هزینه مهم نبود فقط میخواستم بچمو سرم بزنن کاش ۴ ساعت بچمو اذیت نمیکردم انقد گریه کردم چقد بچم عذاب کشید،خلاصه اینجا یا سرزنش میکنن یا میگن عه خطرناکه برسون بیمارستان
مامان امیر مامان امیر ۱ سالگی
کاش هیچوقت گهواره نصب نمیکردم از وقتی باردار شدم نصب کردم خیلی چیزا اینجا خوندم و حساس شدم هیچ لذتی از لحظه هام نبردم،کل بارداریم با استرس گذشت هی میگفتن طول سرویکس حرکات بچه هزارتا چیز ک اصلا نمیدونستم چیه اصلا هیچ لذتی از بارداری نبردم بعدش بچم زود دنیا اومد رفت دستگاه هر کی یه چیزی میگفت انقد استرس کشیدم الانم انقد از اوتیسم گفتن ک عین خوره افتاده به جونم بچم رو مریض میبینم همه رفتارش به نظرم بد میاد ۳۰ ساعته نخوابیدم از غصه خوابم نمیبره حسم به بچم عوض شده خلاصه زندگی برام تلخ بود تلختر شده،من هیچ دلخوشی بجز بچم ندارم فقط دلم به بچم خوشه ولی از دیروز حسم عوض شده حالم باهاش خوب نیست همش فکرای منفی میکنم
کاش هیچوقت هیچی نمیدونستم درمورد این چیزا
به شوهرم گفتم اصلا براش مهم نیست گفت هیچیش نیست و باهام دعوا کرد گفت چرت میگی
خدای نکرده بچم مشکل داشته باشه چه غلطی کنم😭😭😭کاش یکی بود پیشم آرومم میکرد همینجوری اشک میریزم دلم داره میترکه