۹ پاسخ

وقتی انقد توقعت بالا نباشه از بقیه راحت تر میتونی از پسش بربیای
وقتی توقع داری مدامم حرص میخوری

نمیتونی پرستاریا مهدبزاری

باید تحمل کنی عزیزم همه ما این دوران بحرانی رو گذروندیم من که سخت ترین روزای عمرم و سپری کردم اینم بگم این سختی ها روز به روز بیشترم میشه خودم صبح بیدار شدم شوهرمو گرفتم گفتم همه شب تو باید بخوابی من باید پارع شم بچه نگه دارم

صبور باش عزیزم
هممون همینیم

فکر کردم فقط من این حالو دارم من نمیتونم‌کارامو پیش ببرم خدا کمکمون کنه واقعا شرایط سختیه

عزیزم ماه اول خیلی خیلی سخته
از ماه دوم ب بعد خیلی همه چی تغییر میکنه
دل درداشون از بین میره
خواب هاشون منظم میشه
اخلاقاشون میاد دستتون
برامنم خیلی سخت بود ولی گذشت

حق داری خاهر درک میکنم فک میکردم فقط مامان من اینجوریه نمیدونم چرا اینجوری شدن اونجور ک باید کمکمون نیستن ب خیال همکاری شوهر برگشتم خونه خودم از بضی از رفتارای مادرمم خسته شده بودم گفتم برگردم‌خودم باشم راحتر مدیریت میکنم ولی وختی برگشتم مسولیتا دوبرابرشد و دس تنها سخته شوهر هم ک ب بهانه سرکار و خسته بودن بهانه میاره حتی گاهیم تنهام نمیتونم بچه رو تنها بزارم تادسشویی برم فک کن باقیش گفتن نداره دیگ خودت تو همین شرایطی باید قوی باشیم خدا کمک میکنه سخته ولی خدا هوامونو داره

عزیزم همه ی ما اینحوریم بالاخره باید کنار اومد میدونم سختهههه خیلیییی درکت میکنم
حداقل اون روزی ک مامانت بچه رو میگیره نصفش رو بخواب نصف دیگش رو ب خودت و خونت برس
من خودمم دخترم روزا خوابه شبا بیداره
دیگه وقتی خوابه کارامو میکنم یا می‌خوابم باهاش

خیلی سخته آدم کمک نداشته باشه🥲منم ندارم

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی مامان امیرعلی ۸ ماهگی