۶ پاسخ

توام همدر منی .منم مادرشوهرم ابتقد بزور پستونک گذاشت دهنش .پسرم اول نمی‌گرفت هی میداشت دهنش با دست نگهش می‌داشت ک نندازه الان ب شدت وابسته اس پسرم. منم ب شوهرم میگم همش ک خدا از ننت نگذره

چرا با این حرفا حال خودتو خراب میکنی و دنبال مقصری
حالا کاریه ک شده فقط با این طرز فکرت اعصاب خودتو خراب میکنی
درسته شیر مادر خوبه ولی الان شیر خشک هم چیز بدی نیس و کمتر از شیر مادر هم نیس
و پستونکم صبر کن بزرگتر که شد بچه به درک رسید بهش نده

حالا برا من برعکس می‌گفت پستونک پلاستیکه هیچکدوم از بچه های من نخوردن علیسان هم نمیخوره ولی من کار خودمو کردم الان پسرم خود به خود پستونک رو بوسیده گذاشته کنار

وااای از این مادرشوهرا دخترم 10 ماهه بود مادر شوهرم بهش نوشابه داد گفتم چرا میدی ضرر داره شوهرمم گفت نده فقط میخوان دخالت کنن

حالا مادر شوهرمن گیر عجیبی داده که چرا بهش آب قند نمیدی تو شیشه
بخدا از روز اول همش میگه تاااااا الان
تا چشم منم دور میبینه شربت آبلیموی یخ می‌ذاره دهن بچه اون دفعه گوجه ی خامو خودش گاز زده بعد می‌ذاره دهن بچه
یعنی چی آخه چرا این کارا رو میکنی آخه

آرامشتو حفظ کنه خیلی بچه ها پستونکی ان .بچه منم شیر خشکیه بالاخره مادریم سختی باید بکشیم تا بزرگشون کنیم اینا همه میگذره سختیش تا ۲ سالگیه من عموم تا کلاس دوم پستونک میخورده الان دوتا بچه داره یکیشون معلمه یکیشون دبیرستانی میگم که غصه نخوری ابدی نیست که .اینم از شیر گرفته میشه از پستونک جدا میشه .فقط ناراحتیش میمونه واست و بی اعصابی

سوال های مرتبط