سلام سلام امروز یه مامانی خیلی خوشحالع😂
کل خونشو تمیز کردع ک تا شنبه استراحت کنه و شنبه ایشالله استارت کارای بیمارستان و بقیه ی وسایل توراهیش آقا ارشا رو بزنه
و البته اینم بگما آبجی خانوم آقا ارشا شنبه واکسن ۱۸ ماهگی هم دارع🫠
دعا کنید سبک باشه زیاد اذیت نشیم
امروز پرده هامو شستم نصب کردم آشپزخونه رو در حد اسباب کشی کردن سابیدم دکور حال و عوض کردم بخاری رو هم نصب کردم انقد ک دیگ اینجا هوا سرد شدع شب تا ظهر خونمون میشه یخچال
هیچی دیگ کارارو کلا کردم ک دیگ تا سنبه یکم استراحت کنم کاری نداشته باشم . شنبه دخترم رو ببرم برای واکسن بعدش خودم سونو دارم باید برم انجام بدم
یکشنبه باید برم بیمارستان پذیرش بشم باز بیام برم پیش دکترم .
دوشنبه هم ایشالله بریم برای بقیع خریدای آرشاجونم❤️
خدا رو شکر ک تا الان هیچ مشکلی نداشتم تو بارداری انشالله ک بسلامتی زایمان کنم راحت بشم دیگ این روزای آخر هم انتظار دارم میکشم واسه دیدنش . هم واقعا دیگ وزنم رفته بالا خیلی دارم اذیت میشم
وقتی میشینم شکمم اذیت میشه و باسنم خواب میره😂 میخوابم ب پهلو بدنم سر میشه هی باید بچرخم چرخیدنی هم واژنم درد میکنه بخاطر وزن نی نی😂😘❤️

۷ پاسخ

بگو الهی شکر

من شرح حال بدم ؟؟
خوابم نمیبرع دلم گرفته سه شنبه صبح پسرم میاد
همسرم خواب نداره همش می‌چرخه ک مثلا من خوابم از چشماش می‌دونم بیداره
و قرارع مامانم بیاد و فردا همه جا تمیز بشه😀🥺❤️

بگو خداروشکر

سلام عزیزم بسلامتی انشالله شبی رویادم میادکه اومدی گفتی باردارم تصمیم داریم بچه روبندازیم صحبت کردم باهات منصرف شدی خداروشکرچقدربرات خوشحالم امیدوارم منوموقع زایمانت به یادت بیاری دعام کنی محتاجم به دعات

همشو خودت کردی دست تنها
چجوری من نمیتونمممم کار کنممم

چه خوب عزیزم خداروشکر انشالله بسلامتی فارغ شی و نی نی رو صحیح وسلامت بغل بگیری😍💕

خیلیم عالی ایشاللع بسلامتی زایمان کنی و ارشاجون رو بغلت بگیری...موقه چرخیدن بلندمیشی میچرخی یا یواش به تخت پشت میری بعدمیچرخی

سوال های مرتبط

مامان آوا ُ آرشا🧿❤️ مامان آوا ُ آرشا🧿❤️ روزهای ابتدایی تولد
خانومایی ک مث من بچه زیر دوسال دارید و الان حامله اید بیاید باهم یکم دردو دل کنیم🤕 بیاید بگید ببینم چه جوری خودتونو کنترل میکنید من الان نزدیک یک هفته ک دیگ خیلی سنگین شدم خودم بزور کارای خودمو میکنم چه برسه انجام دادن کارای یع بچه کوچولو خیلی دارم اذیت میشم
غذاشو میدم دستشویی میکنه باید ببرمش تو دستشویی بشورم بیارمش باز پوشک کنم
نیوه میدم بهش باید ناهارشو آماده کنم باز بعد ناهار دستشویی بعد اون شیرشو باید آماده کنم جدا از اون باید یع فکری برای شام خودمون کنم اگه کارای خونه باشه ک هیچ کارم ساخته باید ب کارای خونه هم رسیدگی کنم یعنی دیگ شب ک شوهرم میاد انقد ک کلافه میشم همش انگاری تو قیافم دلمم برا شوهرم میسوزه ک دیگ مث قبل براش وقت نمیزارم بلاخره قبلا ‌ باهم بازی میکردیم قلیون می‌کشیدیم فیلم می‌دیدیم میرفتیم پیاده روی و خیلی کارای دیگ ولی الان دیگ انگار ک اون میاد خونه شیفتمون عوض میشه و من مث جنازه میوفتم رو مبل😔
دلم برای روزای قبل تنگ شدع همش دعا دعا میکنم ک زود زایمان کنم بدنم یکم سبک بشه بلکه راحت تر بتونم ب خودم و بچه‌ام و شوهرم خونه رسیدگی کنم اینجوری خیلی سخته م برا هفته دیگ هم ک قرارع یکی بیاد کمکم کنه پرده هارو بشورع و خونه رو تمیز کنه دیگ باید کم کم برای زایمان خونه رو تمیز کنم🙂
اصلا ناشکری نمیکنم خدارو شکر و لایق این بودم ک تو این سن صاحب دوتا بچه بشم یع شوهر با درک بالا نصیبم شدع😅
ولی خی از خدا میخوام ک صبرم رو یکم ببرع بالا ک بتونم این روزارو بگذرونم میترسم کم بیارم عصبی بشم رد بدم من خیلی آدم عصبی هستم واقعا شاید باورتون نشه ولی من خیلی بیشرفم🤣
شماها چی مث منید یا شخصیت آرومی دارید