۶ پاسخ

بسلامتی عزیزم قدمش پر خیر برکت باشه 🥰

عکس نی نی تو توی پیج مامات دیدم
گفتم چقدر این نی نیه آشناست...
الان دیدم درست حدس زدم🤣

ماساژ نوک سینه براسرعت بخشیدن به روند زایمان میگن خیلی تاثیر گذاره حتی تو انستگرام یه دکتر دیدم همون موقع که درد زایمان گرفته بود مریضو واسش انجام میداد که راحت تر زایمان کنه

بسلامتی مبارک باشه

بسلامتی ..حالا چرا ماساژ نوک سینه رو پیشنهاد میدی گلم؟؟!!خودمون یا شوهر باید ماساژ،بده!!

خوش قدم باشه نینیت عزیزم
ادامشم زود بزار برامون

سوال های مرتبط

مامان دنیز مامان دنیز ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی بیمارستان امام رضا
37هفته دو روز
25شهریور
بنام خدا
24شهریور عصر مطب دکتر رفتم برای معاینه لگنی.. گف خانوم دوسانت بازی فعالیت داری؟ گفتم اره.. گف خب خداروشکر سر بچه خیلی خوب اومده پایین یه معاینع تحریکی انجام میدم یک هفته الی ده روز دیگه بزایی ازینجاک رفتی روزی دوساعت راه برو دوش بگیر
همینک ازمطب اومدم بیرون خورده دردای ریزی گرفتم
دوساعت پیاده روی کردم رفتم خونه دیدم به لک بینی افتادم دکترگفته بود طبیعیع
شبش دردای پریودی گرفتم ولی بافاصله زیاد چند دقیقه تیر میکشید ول میکرد بازگفتم طبیعیه.. صبحش کاراخونمو کردم درد میگرف ول میکرد بازاهمیت ندادم ظهر رفتم خونه مادرشوهرم
گفت رنگت چقد پریده درد داری گفتم اره یکم.. پاشدکاچی غلیظ درس کرد دردام یه ذره تند ترشد باز گفتم طبیعیه حتما یه پارچ خاکشیر درست کردم اونم خوردم عصرش یه مسافت طولانیو پیاده رفتیم
اومدیم خونه ساعت 8نیم شب بود دردا میگرف ول میکرد عرق ریره گرفته بودم وهمین لحظه بود که یه چیزی توشکمم گف تقق پاره شد
وسریع لباس زیرم گرم شد رفتم تواتاق دیدم مایع داره ازم خارج میشه
فهمیدم کیسه اب پاره شدو دردا بیشتر بیشترر
زنگ زدم شوهرم اومد بامادرشوهرمادرم رفتیم بیمارستان
توراه انقباضاتمو با نفس های عمیق کنترل کردم
بریم پست بعدی ک داستان شروع شد
مامان هامین🩵🫀 مامان هامین🩵🫀 ۱ ماهگی
پارت ۳🏥

دگه معاینه کرد دیدن نه بابا طی اون دوساعت با اون همه ورزش وتوپ دهانه رحمم اخ نگفته همون ۴.۷۰درصد مونده بود🙁
دگه امدم یه باز امپول فشار زد دردا میگرفت ول میکرد اما برا من قابل تحمل بود🫠
همش میگفتم بابا تا اخر همینه دگع دردام انچنای نیس اذیت نمیشم زود زایمان میکنم🙄

امپول فشار اصلا تاثیر نداشت لامصب نمیدونم چی بود امدن سری به دستم زدن گفتن انجوری کند بره بچه افت قلب میکنه🥲🤦🏻‍♀️

دگه دردا امد ولی خوبیش همین بود گاز انتونکس اورد برام خیلی خوب بود تنفس ک میگرفتم گیج میشدم بدن بیحس دردا متوجه نمیشدم😄
البته موقعه درد باید گاز میگرفتم
گاز انتونکس هم روند زایمان کمتر میکرد زود تر نتیجه میداد🫤

دگه همینجوری درد داشتم اما برام قابل تحمل بود میگفتم تا اخر میکشم ولی دگه یهو موقعه معاینه گفتن ۸سانتی😐😐😐
عه واااااا میگم طی اون گاز ک میگرفتم دری وری میگفتم😂😂😂

ک علی خدا لعنتت کنه مردم 😂
هامین جااااان بابات بیا بیرون نمیکشم😂
حالا خودمم میتوجه میشدم چی میگم بعد خندم میگرفت🤦🏻‍♀️
آواتار مامان آوا🦋 مامان آوا🦋 آوا🦋 ۲ سالگی
جلو کولر نخابیدی ی وقت
مامان مریم مامان مریم هفته بیست‌ونهم بارداری