سلام
خانما کم کم حس میکنم من بچه داری بلد نیستم
خونه خودمون با مصیبت میخوابونم دخترمو کولیک داره یا با ماشین میگردونیم یا صدای جارو یا اونقدر راه میبرم تا میخوابه بالاخره هرشب یه داستان همشم دو ساعت یک ساعت برا شیر بیدار میشه اگر نخوره هم باید بیدار شه گریه کنه انگار...
حالا انقدر خسته بودم دیشب اومدم خونه مامانم دخترم ۱۲ شیر خورد خوابید تا پنج و نیم! نه با ماشین گشت نه هیچی اروم تو بغل مامانم خوابید!
ینی یه دختر دارم آدم خیط کن🙄😂مامانم میگه بچرو اذیت میکنی بلد نیستی نگه داری🤣 بعد شیر ساعت پنجم خوابید تا ۸
الانم بازی میکنه...
فکر کنم با من خصومت داره این دختر🙄😂

دقیقا اینطوریه
منم میگم بچه هی بی قراره گریه میکنه، هیشکی باور نمیکنه، تا د نفرو میبینه اروم میشه میخنده، وقتی پیش خودمه یا ممه دهنشه یا گریه میکنه

عزیزم منم دقیقا عین تو بودم خونه خودم عین چی گریه میکرد خونه بابام و پدرشوهرم نه اصن ضایع میشدم من داروهاش میدادم قنداقش میکردم میخوابید ناگفته نمونه فقطم سر دستم میخوابه جدیدا میزارمش توگهواره بهترشده امااااگریه هاشو بعضی اوقات هست

پسر منم اینجوری بود گریه میکردم میگقتم غلط کردم من بلد نیستم🤣فقط با مامانم اروم میشد غصه نخور از دو ماه و اینا خوب میشه الان پسرم فقط خونه خودمون ارومه و میخوابه

حالا برعکس دختر من از دیشب نخوابید تا ساعت چهار اون یکی دخترم ساعت شش بلند شد به سرصدا و گریه بیچاره هارو نزاشت بخوابن

همونجا بمون

شاید هوای خونتون رو گرم میکنی نمیتونه بخوابه

ای خدا