مانانایی ک تازه زایمان کردن
نی نی داشتن چ حسی داره؟
با همه سختی چ بی خوابی هاش🥺
بارداری بهتر بود یا الان ک بغلتونه؟؟
اخه بعضیا میگن تو بارداری دیگه خودتی دغدغه نداری
میگن بوه تو شکمته راحت می‌خوابی پا میشی
ولی نی نی ک اومده با شب بیداری هاش و گریه هاش آدم غصه میخوره خیلی سخته

میشه از تجربه هاتون بگید؟؟

بنظر من با همه اون سختی های وحشتناکش بچه داری بهتر از بارداریه چون میتونی قسمتی از درد و سختی تو با کسی شریک بشی

وقتی میاد بغلت و میبینی صحیح وسالم بیشتر خوشحالی و دیگه استرس و نگرانی نداری که وای حالا تو شکمم چه اتفاقی براش افتاده یا وای وقت زایمان بلایی سرش نیاد🥺

اتفاقا بعد زایمان بهتره لاقل این همه سختی ک کشیدی ی فسقل میاد تو بغلت و فراموش میشه دردات اینکه راحت بلند میشی بدون کمک از کسی بچه هم تا ی مدتی میخواداذیتت کنه بعدش خوب میشه اگر ما رعایت کنیم موادغذایی رو انشالله هیچی مشکلی پیش نمیاد

برامن که تازه که زایمان کردم شیرینش صد برابر ه تا دوره ی بارداری .میبینم به همه ی سختی هاش می ارزه

من تازه زایمان زایمان نکردم پسر بزرگم الان 3 سال و 8 ماهشه
اما از تجربه ی اولین بار مادر شدنم بخوام بهت بگم
من زایمانم واااااقعا زایمان سخت و فجیعی بود طبیعی زایمان کردم بعد از 28 ساعت درد مداوم
بعدشم پسرم زردی گرفت افتاد بیمارستان منم بالاسر بودم و استراحت نداشتم و همش وایساده بودم همین باعث شد بخیه ام باز شد و یه درد به دردام اضافه شد
من قبلش یه آدم خوابالو بودم ک اگر روزی 8 ساعت میخوابیدم اوقاتم می‌ریخت بهم وای از وقتی مادر شدم با هر تکونش هوشیار بودم و انگار خدا یه نیروی مضاعف بهم داده بود
اصلا احساس خستگی نمیکردم
نصف شب بیدار میشد میبردمش تو هال ک باباش بیدار نشه بهش شیر میدادم باهاش بازی می‌کردم تا بخوابه نیم ساعت نگاهش میکردم و فقط قند تو دلم آب میشد بعد میبردمش تو اتاق
اصصصصلا اذیت نشدم انگار یه انرژی مضاعف داشتم و اون خوابالویی ازبین رفته بود
واقعا آنقدر لذت بخشه ک سختیش ب چشم نمیاد

معلومه ک بعد از زایمان راحتری عزیزم قرار نیست همه ی بچه ها مثل هم باشن اذیت کنن من بچه اولم خدا رو شکر اصلا اذیت نمیکرد چون ب موقع شیر میدادم ب موقع پوشکشو عوض میکردم بدنشو با روغن ماساژ میدادم قنداق میکردم راحت میخوابید.بعضی شبا هم ک نمیخوابید اصلا گریه نمیکرد خداروشکر فقط این ور و اونورو نگاه میکرد😁قربونش برم من خودم چون استرسی بودم دم ب دیقه بیدار میشدم چکش میکردم